بهبود فروشگاه

02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 105
7/18/2023
hc8meifmdc|2010A6132836|BehboudFroshgahWebSite|tblnews|Text_News|0xfdff3169020000004903000001000400
مقاله پژوهشی

مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان

جلد سوم، شماره اول، زمستان 1382

 

شیوع افسردگی‌ در سالمندان‌ شهر کرمان‌ در سال‌ 1381

            قدرت‌ا... رجبـی‌زاده‌[1]*، آرش‌ رمضانی‌[2]

خلاصه

سابقه و هدف: مطالعات‌ مختلف‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌ افسردگی‌ از جمله‌ اختلالات‌ شایع‌ روان‌پزشکی‌ می‌باشد و حدود 20-8% افراد را درگیر می‌سازد. به‌ منظور بررسی‌ شیوع افسردگی‌ در افراد سالمند، مطالعه‌ حاضر در افراد بالای‌ 50 سال‌ در شهر کرمان‌ انجام ‌شد.

مواد و روش‌ها: مطالعه‌ به‌ صورت‌ مقطعی‌ در بهار و تابستان‌ سال‌ 1381 انجام‌ شدو تعداد 1212 نفر افراد بالای‌ 50 سال‌ به‌ طریقه‌ نمونه‌گیری‌ دو مرحله‌ای‌ (خوشه‌ای- تصادفی) مورد بررسی‌ قرار گرفتند. افسردگی به وسیله پرسش‌نامه Beck مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: از کل‌ افراد مورد مطالعه‌ 225 نفر (6/18%) علایم‌ افسردگی‌ مرزی‌ و 728 نفر (60%) دارای‌ درجاتی‌ از افسردگی‌ بودند و از نظر شیوع افسردگی‌ تفاوت‌ معنی‌دار آماری‌ بین‌ دو جنس‌ وجود داشت. هم‌چنین‌ بین‌ وضعیت‌ تأهل‌، سطح‌ تحصیلات‌، سن‌، شغل‌، وضعیت‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ و اعتیاد به‌ سیگار و مواد مخدر و افسردگی‌ رابطه‌ معنی‌دار وجود داشت‌. اما با در نظر گرفتن‌ اضطراب‌ به‌ عنوان‌ یک‌ عامل همراه‌ افسردگی‌، ارتباط‌ بین‌ جنس‌، شغل‌، وضعیت‌ تأهل‌ و افسردگی‌ معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: از یافته‌های‌ مطالعه‌ چنین‌ بر می‌آید که‌ شیوع افسردگی‌ در افراد سالمند در کرمان‌ بالا است و جنسیت‌ زن‌، وضعیت‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ پایین‌، جدا زندگی‌ کردن‌ و اعتیاد را می‌توان از جمله عوامل‌ خطر برای‌این نکته دانست.

واژه‌های کلیدی‌: سالمند، افسردگی‌، کرمان

 

مقدمه


زندگی‌ سالمندان‌ در محیط‌ اجتماعی‌ متفاوتی‌ سپری‌ می‌شود. برای‌ مثال‌ 28-24 درصد افراد بالای‌ 65 سال‌ تنها زندگی‌ می‌کنند و معمولاً بازنشسته‌ شده‌اند. بازنشستگی‌ اجباری‌ همراه‌ با احترام‌ عمیق‌ به‌ کار می‌تواند احساسات‌ منفی‌ نسبت‌ به‌ موقعیت‌ به‌ وجود آورد. این‌ احساسات‌ قادرند مشکلات‌ جسمی‌ و روانی‌ ایجاد کنند. دشواری‌های‌ هیجانی‌ ممکن‌ است‌ علل‌ اجتماعی‌ دیگری‌ نیز داشته‌ باشند به طور مثال از دست‌ دادن‌ درآمد، احساس‌ اینکه‌ فرد دیگر حاکم‌ بر سرنوشت‌ خود نیست‌، تغییر محل‌ سکونت‌ یا اختلال‌ سلامتی‌. به‌ طور کل‌ هر آنچه‌ که‌ به‌ کم‌ شدن‌ عزت‌ نفس‌ و ارزش‌ اجتماعی‌ فرد کمک‌ می‌کند می‌تواند زمینة‌ حضور اختلالات‌ روانی‌ در سالمندان‌ را فراهم‌ آورد. به‌ نظر می‌رسد نتیجة‌ عمدة‌ این‌ تغییرات،‌ احساس‌ تنهایی‌ باشد که‌ شخص‌ با تفکر در مورد این‌ عوامل‌ به‌ سمت‌ افسردگی‌ سوِ پیدا می‌کند [7].

افسردگی‌ از شایع‌ترین‌ اختلالات‌ روانپزشکی‌ و شایع‌ترین‌ اختلال‌ خلقی‌ در بین‌ مردم‌ دنیا می‌باشد. در مطالعات‌ مختلف‌ شیوع‌ این‌ اختلال‌ را بین‌ 20-8 درصد تخمین‌ زده‌اند
[30، 28، 18، 15، 14، 13، 9]. اطلاعات‌ حاصله‌ از مطالعة‌
NIMH بر روی‌ افسردگی‌ نشان‌ داد که‌ متعاقب‌ یک‌ دوره‌ اختلال‌ افسردگی‌ اساسی‌، بیماران‌ در طی پی‌گیری یک دورة ده ساله 58% فعالیت روزانة خود را از دست داده‌اند.  این‌ میزان‌ در مورد افسردگی‌ اساسی‌ 15% تعداد هفته‌ها، افسردگی‌ خفیف‌، 27% تعداد هفته‌ها و در مورد علایم‌ تحت‌ کلینیکی‌ افسردگی‌ 16% تعداد هفته‌ها می‌باشد. این‌ یافته‌ها نشان‌ می‌دهند که‌ افسردگی‌ طیفی‌ از اختلالات‌ می‌باشد، نه‌ فقط‌ یک‌ بیماری‌ تنها [10،19،20،23،29]. بیشتر مطالعات‌ نشان‌ داده‌اند که‌ افسردگی‌ خفیف ‌2 برابر شایع‌تر از نوع‌ اساسی‌ است‌. اختلال‌ در خوب‌ بودن‌ و ناتوانی‌ در عملکردهای‌ روزمره‌ در افسردگی‌ خفیف‌ قابل‌ توجه‌ است‌ [31].

با توجه‌ به‌ مطالعات‌ قبلی‌ به‌ نظر می‌رسد با افزایش‌ سن، میزان‌ شیوع‌ افسردگی‌ در جمعیت‌ کرمان‌ افزایش‌ می‌یابد
[3،4،5]. مطالعات‌ مختلف‌ در دنیا نیز افسردگی‌ را یکی‌ از عوامل‌ ناتوانی‌ در سنین‌ بالا ذکر کرده‌اند و عوامل‌ مؤثر در بروز افسردگی‌ در سالمندان‌ از دست‌ دادن‌ همسر، زندگی‌ تنها و طولانی‌مدت‌ در منزل‌ یا نگهداری‌ در مؤسسات‌ ویژه‌ و بازنشستگی‌ بیان‌ شده‌ است‌ [27 ،24 ،13 ،11 ،9].

با توجه‌ به‌ ناشناخته‌ بودن‌ طب‌ سالمندان‌ در کشور ما و عدم‌ توجه‌ کافی‌ به‌ مشکلات‌ روحی‌ و روانی‌ این‌ گروه‌ سنی‌ و هم‌چنین‌ کمبود مطالعات‌ اپیدمیولوژیک‌ در مورد افسردگی‌ در این‌ افراد، مطالعة‌ حاضر با هدف‌ تعیین شیوع افسردگی‌ در افراد مسن‌ (بالای‌ 50) سال‌ در کرمان‌ انجام‌ شد.

 

مواد و روش‌ها

مطالعه‌ به صورت‌ مقطعی‌ در بهار و تابستان‌ 1381 در شهر کرمان اجرا شد با توجه‌ به‌ مطالعات‌ قبلی‌ [3] با در نظر گرفتن‌ شیوع‌ افسردگی‌ حداقل‌ 25%p= و خطای‌ نمونه‌گیری‌ 5% = d
و 5%= a حجم‌ نمونه‌ای‌ برابر 1212 نفر تعیین‌ شد. نمونه‌گیری‌ به صورت‌ دو مرحله‌ای انجام‌ گرفت‌. بدین‌ صورت‌ که‌ ابتدا کرمان‌ براساس‌ نقشه‌ شهری‌ و مناطق‌ شهرداری‌ به‌ خوشه‌هایی‌ تقسیم‌ گردید. سپس‌ به‌ صورت‌ تصادفی‌ خوشه‌ها انتخاب‌ و از هر خوشه‌ به‌ صورت‌ نمونه‌گیری‌ احتمالی‌ ساده‌ براساس‌ جدول‌ اعداد تصادفی‌ نمونه‌گیری‌ انجام‌ شد. پرسش‌نامه‌های‌ افسردگی‌، اضطراب‌ و اطلاعات‌ شخصی‌ توسط‌ پزشک‌ عمومی‌ آموزش‌ دیده‌ بین‌ نمونه‌ها تقسیم‌ و در مورد هر کدام‌ برای‌ افراد توضیح‌ داده‌ ‌شد. در صورتی‌ که‌ افراد بی‌سواد بودند خود فرد پرسشگر پرسش‌نامه را برای‌ وی‌ پر می‌کرد.

 جهت‌ نمونه‌گیری‌ برای‌ هر فرد بالای‌ 50 سال‌ علاوه‌ بر اطلاعات‌ زمینه‌ای‌ از قبیل‌ سن‌، جنس‌، شغل‌، سطح‌ تحصیلات‌، وضعیت‌ تأهل‌، تعداد فرزندان‌، میزان‌ درآمد خانواده‌، وضعیت‌ سیگار کشیدن‌، اعتیاد به‌ مواد مخدر وضعیت‌ اشتغال‌ کنونی‌ بررسی‌ شدند. جهت‌ اندازه‌گیری‌ افسردگی‌ از فرم‌ افسردگی بک[3] استفاده‌ شد این‌ پرسش‌نامه 21 سؤال‌ چهار جوابی‌ داشته‌ که‌ هر سؤال‌ امتیازی‌ بین‌ 0تا3 می‌گیرد سپس‌ کل‌ نمرات‌ با هم‌ جمع‌ می‌شود. نمرات‌ زیر 10 بدون‌ افسردگی‌، 11 تا 15 افسردگی مرزی‌، 16تا20 افسردگی‌ خفیف‌، 21تا30 افسردگی‌ متوسط‌ و 31 به‌ بالا به‌ عنوان‌ افسردگی‌ شدید تقسیم‌بندی‌ می‌شود این‌ پرسش‌نامه در مطالعات‌ قبلی‌ به‌ فارسی‌ ترجمه‌، تحت‌ روایی‌ و پایایی‌ قرار گرفته‌ است‌ در مطالعه‌ قبلی‌ در جمعیت‌ عمومی‌ در کرمان‌ کارایی‌ خود را ثابت‌ کرده‌ است‌
[3،4]. با توجه‌ به‌ اینکه‌ اضطراب‌ همراهی‌ زیادی‌ با افسردگی‌ دارد میزان‌ اضطراب‌ نیز توسط‌ پرسش‌نامه کتل[4]‌ اندازه‌گیری‌ شد. آزمون‌ کتل‌ جهت‌ سنجش‌ اضطراب‌ در افراد به‌ کار می‌رود که‌ شامل‌ 40 سؤال‌ است‌. هر سؤال‌ نمره‌ معینی‌ داشته‌، با استفاده‌ از کلید مخصوص‌ نمرات‌ به‌ دست‌ آمده‌ برای‌ زن‌ و مرد تراز می‌شود. اضطراب‌ از درجه‌ صفر یا سالم‌ تا درجه‌ 3 یا اضطراب‌ شدید متفاوت‌ است‌. این‌ پرسش‌نامه به‌ فارسی‌ برگردانده‌ شده‌ و جهت‌ تعیین‌ اضطراب‌ در بیماران‌ ایرانی‌ تحت‌ ارزیابی‌ پایایی‌ و روایی‌ قرار گرفته‌ است‌ و در مطالعات‌ مختلف‌ به‌ کار برده‌ شده‌ است‌ [6،8]. داده‌ها پس‌ از جمع‌آوری‌ به‌ کمک‌ کامپیوتر سازگار با
IBM و بسته‌ نرم‌افزار آماری
SPSS-10 تحت‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ قرار گرفتند جهت‌ آزمون‌ فرضیه‌ از آزمون‌های آماری‌ ذیل‌ استفاده‌ گردید.

1-  Chi Square test2- Mann-Whitney test،

3-  Kruskal-Wallis test4-  ANOVA test

5- Pearson Correlation Coefficient

پس‌ از توصیف‌ متغیرها و تعیین‌ ارتباطات‌ با کمک‌ آزمون‌های‌ آماری‌ با توجه‌ به‌ ارتباط‌ بین‌ متغیرهای‌ زمینه‌ای‌ با اضطراب‌ و افسردگی‌ و ارتباط‌ اضطراب‌ و افسردگی‌ با هم‌، افسردگی‌ به‌ عنوان‌ متغیر وابسته‌ در نظر گرفته‌ شد و اضطراب‌ به عنوان‌ عامل همراه برای‌ آن‌ در نظر گرفته‌ جهت‌ تعیین‌ ارتباط‌ بین‌ متغیرهای‌ زمینه‌ای‌ و افسردگی‌ از مدل‌ آنالیز واریانس‌ چند متغیر استفاده‌ گردید. در تمامی‌ آزمون‌های آماری‌ سطح‌ زیر 5% معنی‌دار تلقی‌ گردید.

 

نتایج‌

تجزیه‌ و تحلیل‌ داده‌ها نشان‌ داد که‌ از بین‌ 1212 نفر نمونه‌ که‌ وارد مطالعه‌ شدند 259 نفر (4/21%) علایم

‌ افسردگی‌ نداشتند، 225 نفر (6/18%) دارای علایم‌ افسردگی‌
مـرزی‌ بـودند و بقیـه‌ 728(60%) دارای‌ درجاتی‌ از افسردگـی‌


 بودند. در بررسی‌ ارتباط‌ بین‌ متغیرهای‌ زمینه‌ای‌ با میزان‌ افسردگی‌ مشخص‌ شد که‌ بین‌ دو گروه‌ جنسی‌ از نظر شدت‌ افسردگی‌ اختلاف‌ آماری‌ معنی‌داری‌ وجود دارد و زن‌ها شدت‌ افسردگی‌ بیشتری‌ نسبت‌ به‌ مردها دارند (033/0=P). بین‌ سن‌ و شدت‌ افسردگی‌ نیز همبستگی‌ آماری‌ معنی‌داری‌ وجود داشت‌ به طوری که‌ با افزایس‌ سن‌ میزان‌ افسردگی‌ افزایش‌ می‌یافت‌ گر چه‌ ضریب‌ همبستگی‌ ضعیف‌ اما در حد معنی‌دار آماری‌ بود (001/0p<، 19/0=r (Spearman. ارتباط‌ بین‌ گروه‌های‌ سنی‌ و شدت‌ افسردگی‌ در جدول‌1 نشان داده شده‌ است‌.

در وضعیت‌ تأهل‌ نیز اختلاف‌ در سطح‌ آماری‌ معنی‌داری‌ وجود داشت‌ و افراد بیوه‌ بیشترین‌ میزان‌ افسردگی‌ را داشتند بعد از آن‌ها به‌ ترتیب‌ مطلقه‌، متأهل‌ و مجرد قرار داشت‌ (جدول‌ 2).

 


جدول‌ 1: توزیع‌ فراوانی‌ شدت‌ افسردگی‌ در گروه‌های‌ سنی‌ مختلف‌ در افراد تحت‌ مطالعه‌

 

      افسردگی‌

 

گروه‌سنی‌

ندارد

مرزی‌

خفیف‌

متوسط‌

شدید

کــل‌

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

54-50  سال‌

58

4/22

49

8/21

76

4/21

51

8/13

1

25

235

4/19

59-55 سال‌

152

7/58

130

8/57

209

9/58

162

9/43

0

0

653

9/53

64-60  سال‌

41

8/15

28

4/12

51

4/14

104

2/28

1

25

225

6/18

 < 64  سال‌

8

1/3

18

8

19

3/5

52

1/14

2

50

99

16/8

 کــل‌

259

4/21

225

6/18

355

3/29

369

4/30

4

3/0

1212

100

 

جدول‌ 2: توزیع‌ فراوانی‌ شدت‌ افسردگی‌ بر حسب‌ وضعیت‌ تأهل‌ در افراد تحت‌ مطالعه‌

 

 

       وضعیت‌ تأهل‌

  شدت‌

افسردگی‌

 

مجـرد

 

متـأهل‌

 

مطلقـه‌

 

بیـوه‌

 
کــل‌

 

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

 بدون‌ افسـردگی‌

 15

4/25

 217

4/21

 14

27

 13

3/15

 259

4/21

 مـرزی‌

 17

8/28

 194

1/19

 5

6/9

 9

6/10

 225

6/18

 خفیـف‌

 15

4/25

 327

2/32

 5

6/9

 8

4/9

 355

3/29

 متـوسط‌

 11

7/18

 275

27

 28

8/53

 55

7/64

 369

4/30

 شــدید

 1

7/1

 3

3/0

 0

0

 0

0

 4

3/0

 کـل‌ موارد

 59

9/4

 1016

8/83

 52

3/4

 85

7

1212

100

 001/0< p                 3df=                       32 = 2c   Kruskal-Wallis test


بین‌ میزان‌ تحصیلات‌ و شدت‌ افسردگی‌ نیز ارتباط‌ آماری‌ معنی‌دار وجود داشت‌ با افزایش‌ میزان‌ تحصیلات‌ شدت‌ افسردگی‌ کاهش‌ پیدا می‌کرد و این‌ کاهش‌ در سطح‌ معنی‌دار آماری‌ بود (001/0p< ،39/0- =r Spearman).

بین‌ مشاغل‌ گوناگون‌ و افسردگی‌ نیز ارتباط‌ در سطح‌ معنی‌داری‌ وجود داشت‌ به طوری که کارگران‌ و خانم‌های خانه‌دار بیشترین‌ میزان‌ افسردگی‌ را داشتند،
(001/0=Kruskal Wallis test P). بین‌ میزان‌ درآمد خانواده‌ و افسردگی‌ نیز ارتباط‌ آماری‌ معنی‌داری‌ وجود داشت‌ زیرا خانواده‌های با درآمد زیر 150 هزار تومان‌ میزان‌ افسردگی‌ بیشتری‌ داشتند. سیگار کشیدن‌ و اعتیاد به‌ مواد مخدر نیز شدت‌ افسردگی‌ را به طور معنی‌داری‌ افزایش‌ ‌داد (جداول‌3و4) همبستگی‌ آماری‌ معنی‌داری‌ بین‌ تعداد فرزندان‌ و میزان‌ افسردگی‌ وجود داشت‌ با افزایش‌ تعداد‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرزندان‌ میزان‌ افسردگی‌ نیز افزایش‌ می‌یافت‌ (001/0p<،43/0Spearman r=).


 

جدول‌ 3: توزیع‌ فراوانی‌ شدت‌ افسردگی‌ بر حسب‌ وضعیت‌ سیگار کشیدن‌ در افراد تحت‌ مطالعه‌

 

     سیگـار

شدت‌

افسردگی‌

 

نمی‌کشد

 

می‌کشد

 

کل‌

 

تعداد

 

درصد

 

تعداد

 

درصد

 

تعداد

 

درصد

بدون‌‌افسردگی‌

214

9/26

45

8/10

259

ٍ4/21

مرزی‌

154

34/19

71

17

225

6/18

خفیف‌

195

5/24

160

5/38

355

3/29

متوسط‌

231

29

138

2/33

369

4/30

شدید

2

3/0

2

5/0

4

3/0

کل‌

796

7/65

416

3/34

1212

1212

 

 001/0P<  135957= Mann Whitney test   U                          

 

                        جدول‌ 4: توزیع‌ فراوانی‌ شدت‌ افسردگی‌ بر حسب‌ اعتیاد به‌ مواد مخدر در افراد تحت‌ مطالعه‌

 

             اعتیاد

شدت‌      

افسردگی‌

 

نـدارد

 

دارد

 

کـل‌

 

 تعداد

 

درصد

 

تعداد

 

درصد

 

تعداد

 

درصد

 بدون‌ افسـردگی‌

252

1/26

7

8/2

259

4/21

 مـرزی‌

197

4/20

28

4/11

225

6/18

 خفیـف‌

254

3/26

101

9/40

355

3/29

 متـوسط‌

260

27

109

1/44

369

4/30

 شـدید

2

2/0

2

8/0

4

3/0

 کــل‌

965

6/79

247

4/20

1212

100

 

                   001/0p< 76758Mann Whitney test    U=


با توجه‌ به‌ اینکه‌ اضطراب‌ یک‌ عامل همراه‌ با افسردگی‌ می‌باشد و ارتباط‌ متغیر اضطراب‌ با تمامی‌ متغیرهای‌ زمینه‌ای‌ وجود داشت‌ اضطراب‌ به عنوان‌ یک‌ عامل همراه‌ در نظر گرفته‌ شد و مدل‌ آنالیز واریانس‌ چند متغیر با فرض‌ افسردگی‌ به عنوان‌ یک‌ عامل‌ وابسته‌ و اضطراب‌ بعنوان‌ عامل‌ همراه‌ یا نشان‌ داد که‌ تنها متغیرهای‌ میزان‌ تحصیلات‌، وضعیت‌ درآمد ماهیانه‌، سیگار کشیدن‌، اعتیاد به‌ مواد مخدر و گروه‌های‌ سنی‌ با میزان‌ افسردگی‌ در ارتباط‌ می‌باشند و همبستگی‌ بین‌ افسردگی‌ و اضطراب‌ نیز معنی‌دار است‌ (جدول‌ 5).

 

جدول‌ 5: مدل‌ آنالیز واریانس‌ چند متغیره‌ در مورد ارتباط‌ بین‌ متغیرهای‌ زمینه‌ای‌ و افسردگی‌ با فرض‌ اضطراب‌ به عنوان‌ متغیر همراه‌

 

 

متغیر

 

F

 

P.Value

 جنس‌

008/0

93/0

 شغل‌

579/0

75/0

 تحصیلات‌

923/3

008/0

وضعیت‌ تأهل‌

7/0

55/0

درآمد ماهیانه‌

408/45

000/0

سیگار

214/28

000/0

اعتیاد ‌به‌موادمخدر

928/16

000/0

تعداد افراد‌خانوار

651/9

000/0

 گروه‌ سنی‌

061/3

03/0

 شدت‌ اضطراب‌

482/511

000/0

 عدد ثابت‌

8/557

000/0

55/0 = 2 R

 

بحث‌

سالمندان‌ طیف‌ وسیعی‌ از بیماران‌ تشکیل‌ می‌دهند که‌ با توجه‌ به‌ ویژگی‌های‌ پاتوفیزیولوژیک‌ آن‌ها الگوی‌ بیماری‌ها در این‌ افراد متفاوت‌ بوده‌، حتی‌ توجه‌ خاصی‌ را به‌ صورت‌ تخصص‌ جداگانه‌ طب‌ سالمندان‌ می‌طلبد که‌ در کشورهای‌ پیشرفته‌ به‌ صورت‌ جداگانه‌ بر روی‌ این‌ طیف‌ سنی‌ بحث‌ و بررسی‌ انجام‌ می‌شود. تغییرات‌ عمده‌ پدیده‌ سالمندی‌ یا Aging باعث‌ تغییر پاسخ‌های‌ افراد پیر به‌ استرس‌ شده‌، علل‌ اجتماعی‌ از جمله‌ بازنشستگی‌، تنهایی‌، کاهش‌ درآمد و فعالیت‌ اجتماعی‌ نیز مزید بر علت‌ می‌شوند تا فرد سالمند را در معرض‌ استرس‌ها و شرایط‌ خاص‌ روانی‌ قرار دهند که‌ افسردگی‌ شایع‌ترین‌ آنهاست‌ [7].

مطالعات‌ اپیدمیولوژیک‌ بر پایة‌ مطالعة‌ اپیدمیولوژیک‌ منطقه‌ای‌ Catchment (ECA) و اطلاعات‌ حاصله‌ از مطالعة‌ ملی‌ (NCS) از جمله‌ مطالعات‌ مهمی هستند که‌ شیوع‌، ناتوانی‌ در عملکرد، عواقب‌ درازمدت‌ افسردگی‌ و هم‌چنین‌ تحمیل‌ هزینه‌های‌ گزاف‌ را بررسی‌ کرده‌اند [29 ،26 ،21 ،18 ،12].

در مطالعة‌ انجام‌ گرفته‌ در ماهان‌ کرمان در سال‌ 1379 میزان‌ افسردگی‌ در جمعیت‌ عمومی‌ 60% گزارش‌ شده‌ است‌
[3]. در مطالعة‌ حاضر که‌ بر روی‌ افراد سالمند انجام‌ شد میزان‌ افرادی‌ که‌ درجاتی‌ از افسردگی‌ را نشان‌ می‌دادند 60% بود. مطالعات‌ مختلف‌ در کرمان‌ در گروه‌های ‌شغلی‌ مختلف‌ از جمله‌ پرستاران‌، بهیاران‌ و معملین‌ شهر نشان دهندة‌ افزایش‌ شیوع‌ افسردگی‌ با افزایش‌ سن‌ می‌باشد [3،4،5]، که‌ این‌ میزان‌ شیوع‌ براساس‌ سندرم‌ افسردگی‌ خفیف‌ تا افسردگی‌ اساسی‌ می‌باشد و افزایش‌ شیوع‌ سه‌ برابر نسبت‌ به‌ آمار جهانی‌ به‌ این‌ علت‌ است‌ که‌ تمام‌ طیف‌ سندرم‌ افسردگی‌ را شامل‌ می‌شود. در مطالعة‌ ما میزان‌ افسردگی‌ در بین‌ دو جنس‌ اختلاف‌ آماری‌ معنی‌دار را نشان‌ داد، به طوری که‌ شدت‌ افسردگی‌ در زنان‌ بیش‌ از مردان‌ بود که‌ این‌ یافته‌ها بانتایج‌ مطالعات‌ قبلی‌ همخوانی‌ دارد. در مطالعة پانکالا[5] و کیولا[6] در فنلاند در سال‌ 1995، 5/16% افراد بالای‌ 65 سال‌ افسردگی‌ داشتند که‌ از این‌ تعداد 4/14% مردان‌ و 9/17%، زنان‌ بودند ولی‌ اختلاف‌ بین‌ آنها معنی‌دار نبوده‌ است‌ [24،27]. در سایر مطالعات‌ نیز افسردگی‌ در زنان‌ بیش‌ از مردان‌ بوده‌ است‌ و جنسیت‌ زن‌ را یک‌ عامل‌ خطر در بروز افسردگی‌ دانسته‌اند، به طوری که‌ در آمریکا زنان‌ 7/1 برابر مردان‌ دچار افسردگی‌ اساسی‌ در طول‌ عمر خود می‌شوند [31 ،21 ،18 ،17 ،12].

در مطالعة‌ ما بین‌ سن‌ و شدت‌ افسردگی‌ همبستگی‌ آماری‌ معنی‌دار وجود داشت‌. در مطالعة‌ یانگ[7] نیز شیوع‌ افسردگی‌ در افراد مسن‌ خصوصاً افراد بالای‌ 80 سال‌ افزایش‌ نشان‌ داده‌ است‌ [32]. نکتة‌ حایز اهمیت‌ این‌ است‌ که‌ افراد جوان‌ در معرض‌ خطر بیشتر اختلالات‌ افسردگی‌ اساسی‌ می‌باشند
[9،13،14،23] مطالعه‌ای‌ در انگلستان‌ در سال‌ 1993 بر روی‌ دختران‌ 16-11 ساله‌ انجام‌ گرفت‌ و نشان‌ داد که‌ 7/20% از آنها در طول‌ سال‌ گذشته‌ سندرم‌های‌ خفیف‌ افسردگی‌ و علایم‌ آنرا تجربه‌ کرده‌اند و هم‌چنین‌ مشخص‌ شد که‌ با افزایش‌ سن‌ شیوع‌ افسردگی‌ اساسی‌ افزایش‌ یافته‌ است‌ [16].

در مطالعة‌ ما بین‌ وضعیت‌ تأهل‌ و میزان‌ افسردگی‌ اختلاف‌ معنی‌دار آماری‌ وجود داشت‌ و در این‌ بین‌، افراد بیوه‌ بیشترین‌ میزان‌ افسردگی‌ را دارا بودند که‌ این‌ موضوع‌ با یافته‌های‌ مطالعات‌ قبلی‌ نیز همخوانی‌ دارد[29 ،9 ،13، 16]. چنان که‌ از نتایج‌ مطالعة‌ ما برمی‌آید جدا شدن‌ از همسر (بیوه‌ و مطلقه‌) به عنوان‌ یک‌ عامل‌ خطر برای‌ افسردگی‌ محسوب‌ می‌شود. از سوی‌ دیگر افراد متأهل‌ و مجرد به‌ ترتیب‌ کمترین‌ میزان‌ افسردگی‌ را دارند (27 ،16 ،13 ،9). جالب‌ توجه‌ اینجاست‌، چنانچه‌ اضطراب‌ به عنوان‌ یک‌ عامل همراه‌  افسردگی‌ در نظر گرفته‌ شود، در آن‌ صورت‌ بین‌ وضعیت‌ تأهل‌ و میزان‌ افسردگی‌ اختلاف‌ معنی‌داری‌ وجود نخواهد داشت‌ به عبارت‌ دیگر به نظر می‌رسد اضطراب‌ جدایی‌ از همسر باعث‌ ایجاد افسردگی‌ خواهد شد و تنها زندگی‌ کردن‌ به‌ تنهایی‌ روی‌ میزان‌ افسردگی‌ تأثیر چندانی‌ نخواهد داشت‌.

در این‌ مطالعه‌ بین‌ میزان‌ تحصیلات‌ و میزان‌ افسردگی‌ نیز همبستگی‌ آماری‌ معنی‌دار وجود داشت‌ به طوری که‌ با افزایش‌ میزان‌ تحصیلات‌، شدت‌ افسردگی‌ کاهش‌ می‌یافت‌. در مطالعات‌ مختلف‌ ذکر شده‌ که‌ خطر نسبی‌ ابتلا به‌ افسردگی‌ برای‌ تعداد سال‌های‌ تحصیل‌ از 15 سال‌ به‌ بالا کاهش‌ می‌یابد
(1/0=(OR. با این‌ حال‌ در سایر مطالعات‌ در دنیا کمتربودن‌ میزان‌ تحصیلات‌ عامل‌ خطر ثابت‌ شده‌ای‌ برای‌ افسردگی‌ محسوب‌ نمی‌شود [27 ،19 ،15 ،13 ،9].

در مطالعة‌ ما بین‌ مشاغل‌ گوناگون‌ و میزان‌ افسردگی‌ اختلاف‌ معنی‌دار آماری‌ وجود داشت‌ به طوری که‌ درکارگران‌ و خانم‌های خانه‌دار بیشترین‌ میزان‌ افسردگی‌ مشاهده‌ شد که‌ با نتایج‌ مطالعات‌ قبلی‌ همخوانی‌ دارد [21 ،13 ،9].

اگرچه‌ در آنالیز چند متغیره،‌ تأثیر شغل‌ از بین‌ می‌رود، این‌ تفاوت‌ با مطالعات‌ دیگر شاید به‌ دلیل‌ شاغل‌ بودن بیشتر خانم‌ها در جوامع‌ غربی‌ و خانه‌داری‌ بیشتر آنها در ایران‌ باشد. از عوامل مهم‌ دیگر در بروز افسردگی‌ میزان‌ درآمد خانواده‌ها می‌باشد و خانواده‌ها با درآمد زیر 150 هزار تومان‌ میزان‌ افسردگی‌ بیشتری‌ داشتند. در مطالعة‌ بلازر در سال‌ 2000 وضعیت‌ اقتصادی‌ ـ اجتماعی‌ پایین‌ یک‌ عامل خطر محسوب‌ شده‌ است [13].

در مطالعة‌ ما همبستگی‌ آماری‌ معنی‌دار بین‌ تعداد فرزندان‌ و میزان‌ افسردگی‌ وجود داشت‌ که‌ با توجه‌ به‌ منابع‌ موجود و عدم‌ دسترسی‌ به‌ سایر مطالعات‌ در این‌ زمینه‌ اطلاعات‌ محدودی‌ وجود دارد، هم‌چنین‌ بین‌ سیگارکشیدن‌ و اعتیاد به‌ موادمخدر و میزان‌ افسردگی‌ ارتباط‌ معنی‌دار آماری‌ بدست‌ آمد، اما مطالعاتی‌ که‌ این‌ ارتباط‌ را ثابت‌ کنند در دسترس‌ نیست‌. بیشتر بودن‌ افسردگی‌ در افراد معتاد و سیگاری‌ شاید بدلیل‌ اثرات‌ ارگانیک‌ مواد مخدر یا سیگار بر روی‌ اعمال‌ فیزیولوژیک‌ بدن‌ و از سوی‌ دیگر مطرود شدن‌ این‌ افراد توسط‌ خانواده‌ و اجتماع‌ می‌باشد به طوری که‌ کاهش‌ حمایت‌ اجتماعی‌ از سوی‌ خانواده‌ و جامعه‌ یکی‌ از عوامل‌ خطر جهت‌ افسردگی‌ می‌باشد [13].

شایان‌ ذکر است‌ در این‌ مطالعه‌ اضطراب‌ نیز به عنوان‌ یک‌ فاکتور همراه‌ افسردگی‌ سنجیده‌ شد و دیده‌ شد که‌ با در نظر گرفتن‌ اضطراب‌، سطح‌ معنی‌داری‌ بین‌ جنس‌، شغل‌، وضعیت‌ تأهل‌ و افسردگی‌ از بین‌ می‌رود. شاید به‌ این‌ دلیل‌ که‌ اضطراب‌ مزمن‌ در دو جنس‌، مشاغل‌ گوناگون‌ به خصوص‌ در افراد بیکار و هم‌چنین‌ در افراد مطلقه‌ یا بیوه‌ متفاوت‌ می‌باشد. طبعاً بر بروز افسردگی‌ به‌ تنهایی‌ تأثیر می‌گذارد به عبارت‌ دیگر افسردگی‌ به‌ خودی‌ خود در این‌ افراد ایجاد نمی‌شود بلکه‌ اضطراب‌ ایجاد شده‌ ناشی‌ از وقایع‌ استرس‌آور باعث‌ بروز افسردگی‌ در این‌ گروه‌ از افراد می‌شود. نکتة‌ جالب‌ توجه‌ دیگر این‌ است‌ که‌ اختلال‌ افسردگی‌ اساسی‌ ناشی‌ از شعله‌ور شدن‌ یک‌ اختلال‌ خلقی‌ مزمن‌ در طول‌ زمان‌ می‌باشد، در حالی که‌ افسردگی‌ خفیف‌ ناشی‌ از واکنش‌ به‌ یک‌ واقعة‌ اضطراب‌آور می‌باشد.

با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می‌شود:

1- برای‌ بررسی‌ رابطه‌ علت‌ و معلولی‌ انجام مطالعات‌ طولی‌ با استفاده از گروه‌ شاهد لازم‌ می‌باشد.

2- در مطالعة‌ حاضر مصرف‌ مواد مخدر فقط‌ از طریق‌ سؤال‌ از افراد پرسیده‌ شد. هیچ‌ آزمونی‌ در تشخیص‌ اعتیاد بکار نرفت‌. اگرچه‌ تمامی‌ نمونه‌ها با صداقت‌ و تحت‌ کنترل‌ پزشک‌ عمومی‌ به‌ پرسش‌ها پاسخ‌ دادند، اما احتمال‌ دارد که‌ بعضی‌ از آنها اعتیاد خود را مخفی‌ کرده‌ باشند. بنابراین، بهتر است‌ این‌ ارتباط‌ در مطالعات‌ جداگانة‌ دیگر که‌ معیارهای‌ دقیق‌


تشخیصی‌ اعتیاد مورد توجه‌ باشد، سنجیده‌ شود.

3- با توجه‌ به‌ شیوع بالای‌ افسردگی‌ در افراد پیر، مطالعات‌ بیشتر در سایر نقاط‌ کشور ضروری‌ می‌باشد.

 


منابع‌

[1] پرتو د: تعریف‌ آزمون‌ بک‌. مجلة‌ روانشناسی‌ دانشگاه‌ تهران‌، 1354، شماره‌ 2، صفحات: 105-75

[2] تشکری‌ اه‌، مهریار ش: استانداردکردن‌ آزمون‌ بک‌. مجله‌ علوم‌ اجتماعی‌ دانشگاه‌ شیراز، 1365، شمارة‌ 4: صفحات: 148-138.

[3] رجبی‌زاده‌ ق: بررسی‌ اپیدمیولوژیک‌ افسردگی‌ در منطقه‌ ماهان‌ کرمان‌ در سال‌ 1379. تحت‌ چاپ‌ در مجلة‌ طب‌ و تزکیه‌.

[4] شجاعی‌ ف، سام‌زاده‌ م: بررسی‌ شیوع‌ افسردگی‌ اساسی‌ در بین‌ معلمین‌ شهر کرمان‌ و میزان‌ مراجعه‌ به‌ پزشک‌ جهت‌ درمان‌ افسردگی‌ در سال‌ تحصیلی‌ 76-1375. پایان‌ نامه‌ جهت‌ اخذ دکترای‌ پزشکی‌، دانشگاه‌ علوم‌ پزشکی‌ کرمان‌، 1376، شماره‌ کتابخانه‌ مرکزی‌ 1202.

[5] صباغی‌ م‌ر: بررسی‌ میزان‌ شیوع‌ افسردگی‌ در پرستاران‌ و بهیاران‌ شاغل‌ در بیمارستان‌های‌ دانشگاهی‌ شهر کرمان‌ در سال‌ 1377. پایان‌ نامه‌ جهت‌ دکترای‌ پزشکی‌ دانشگاه‌ علوم‌ پزشکی‌ کرمان‌. 1377، شماره‌ کتابخانه‌ مرکزی‌ 1571.

[6] گنجی‌ ح: آزمون‌های روانی‌. چاپ‌ اول‌، بنیاد فرهنگی‌ رضوی‌، مشهد، 1370، صفحات: 39-29.

[7] میشارا ب‌ال‌، رایدل‌ آرجی: روان‌شناسی‌ پیری‌. ترجمه‌: گنجی‌ حمزه‌، داودیان‌ الما، حبیبی‌ فرنگیس‌، چاپ‌ اول‌، انتشارات‌ اطلاعات‌، تهران‌، 1365، صفحات:180-171.

[8] نعمتی‌ ع: بررسی‌ شیوع‌ اضطراب‌ در پرستاران‌ و بهیاران‌ رسمی‌ شاغل‌ در بیمارستان‌های‌ وابسته‌ به‌ دانشکده‌ پزشکی‌ کرمان‌ در آبان‌ ماه‌ 1375. پایان‌ نامه‌ جهت‌ اخذ درجه‌ دکترای‌ پزشکی‌، 1375، شماره‌ کتابخانه‌ مرکزی‌ 1143.

 


[9] Al Shammari SA| Al Subaie A: Prevalence and correlates of depression among Saudi elderly. Int J Geriatr Psychiatry. 1999; 14(9): 139-47.

[10] Angst J| Merikangas K: The depressive spectrum: diagnostic classification and course. J Affect Disord.| 1997; 45(1-5): 31-39.

[11] Beekman AT| Deeg DJ| Van Tilburg T| Smitt JH| Hooijer C| van Tilburg W: Major and minor depression in later life: a study of prevalence and risk factors. J Affect Disord.| 1995; 36(1-2): 65-75.

[12] Beekman AT| Deeg DJ| Bream AW| Smit JH| van Tiblurg W: Consequences of major and minor depression in later life: A study of disability| well-being and service utilization. Psychol Med.| 1997; 27(6): 1397-1409.

[13] Blazer DJ. Mood disoder: Epidemiology. In: Sadock BJ| Sadock VA. Kaplan & Sadocks Comprehensive text book of psychiatry. 7th ed| LW & W| USA| 2000; pp: 1298-1308.

[14] Blazer DG| Kessler RC| McGonagle KA| Swartz MS: The prevalence and distribution of major depression in a national community sample: The National Comorbidity Survey. Am J Pschiatry.| 1994; 151(7): 979-86.

[15] Chong MY| Tsang HY| et al: Community study of depression in old age in Tiawan: Prevalence| life events and sociodemographic correlates. Br J Psychiatry.| 2001; 178(1): 29-35.

[16] Cooper PJ| Goodyer J: A community study of derpression in adolescent girls. I: Estimates of symptom and syndrome prevalence. Br J Psychiatry.| 1993; 163: 379-80.

[17] Crowell BA.Jr| George LK| Blazer D| Landerman R: Psychosocial risk factors and urban/rural differences in the prevalence of


major depression. Br J Psychiatry.| 1986; 149: 307-14.

[18] First MB| Spitzer RL| Gibbon M| Williams JBW: Structured (Clinical interview for DSM-IV Axis I Disorders. Patients pschiatric Institiute| Biometric Research| 1998.

[19] Judd LL| Rapaport MH| Paulus MP| Brown JL: Subsyndromal symptomatic depression: a new mood disorder? J Clin Psychiatry.| 1994; 55: 18-28.

[20] Johnson J| Weissman MM| Klerman GL: Service utilization and social morbidity associated with depressive symptoms in the community. JAMA.| 1992; 267: 1478-1483.

[21] Kendler KS| Gardner CO Jr: Boundaris of major depression: an evaluation of DSM-IV criteria. AM J Psychiatry.| 1998; 155(2): 172-177.

[22] Kessler RC| Mcc Gonagle KA| Swartz M| Blazer DG| Nelson CB: Sex and depression in the National Comorbidity Survey: I. Lifetime| Prevalence| Chronicity and recurrence. J Affect Disord.| 1993; 29(2-3): 85-96.

[23] Kessler RC| Walters EE: Epidemiology of DSM-III-R major depression and minor depression among adolescents and young adults in the National Comorbidity Survey. Depress Anxiety.| 1998; 7:3-14.

[24] Kivela SL| Pankala K| Laippala P: Prevalence of depression in elderly population in finland Acta Psychiatr Scand.| 1998; 78(4): 401-13.

[25] Madianos MG| Stefanis CN: Changes in the


prevalence of symptoms of depression and depression across Greece. Soc Psychiatry Psychiatr Epidemiol.| 1992; 27(5): 211-19.

[26] Maier W| Gansicke M| Weiffenbach O: The relationship between major and subthreshold variants of unipolar depression. J Affect Disord.| 1997; 45(1-2): 41-51.

[27] Pahkala K| Ketsi E| Kongas-Saviaro P| Laippala P| Kivela SL: Prevalence of depression in an aged population in Finland. Soc Psychiatry Psychiatr Epidemiol.| 1995; 30(3): 99-106.

[28] Patten SB: Major depression prevalence in Calgary. Can J Psychiatry.| 2000; 45(10): 923-26.

[29] Rapaport MH| Judd LL| Schettler PJ| Yonkers
 KA| Thase ME| Kupfer DJ| et al: A descriptive analysis of minor derpression. Am J Psychiatry.| 2002; 159(4): 637-43.

[30] Roberts RE| Roberts CR| Chen YR: Ethnocultural differences in prevanlence of adolescent depression. Am J Community Psychol.| 1997; 25(1): 95-110.

[31] Tannock C| Katona C: Minor depression in the aged. Concepts| prevalence and optimal managment. Drugs Aging| 1995; 6(5): 278-92.

[32] Young MA| Fogg LF| Scheftner WA| Keller MB| Fawcett JA: Sex differences in the life time prevalence of depression: does varying the diagnosis criteria reduce the female/male ratio? J Affect Disord.| 1990; 18(3):187-92.


 


Prevalence of Depression in Kermanian Geriatrics - 2002 (1381)

 

GH. Rajabizadeh PhD1*| A. Ramazani GP2

 

1-    Assistant Professor| Dept. of Psychiatry| Kerman| University of Medical Sciences| Kerman| Iran

2-    GP| Dept. of Social Medicine| Fculty of Medicine| Isfahan University of Medical Sciences| Isfahan| Iran

 

Background: Many studies have revealed that depression is one of the common psychiatric disorders| which afflicted 8-20% of population. In order to evaluate prevalence of depression in geriatrics (age >50 years old) this survey was performed in Kerman.

Materials and Methods: This Cross sectional study assesed 1212 persons over 50 years old in Spring and Summer 2002 in Kerman| who were selected by two stage sampling technique. Depression was assessed by Beck Questionaire.

Results: From total number of subjects| 225 personas (18.6%) had borderline depression and 728 persons (60%) had some degrees of depression. There was a significant statistic relation between two sexes and depression. There was also significant differences between marital status| education| age| job| socioeconomic state| addiction and depression. But when anxiety was considered as a factor| there was no significant difference between sex| job| marital status and depression.

Conclusion: These findings suggest a high rate of depression among geriatrics in Kerman. Female sex| low socioeconomic state| living alone and drug abuse were risk factors for depression in geriatrics.

 

 Key words: Geriatric| Depression| Kerman

 

* corresponding author| Tel: (0341) 2113707

Journal of Rafsanjan University of Medical Sciences and Health Services| 2003| 3(1): 58-66


 



1*- استادیار روانپزشکی‌ دانشگاه‌ علوم‌ پزشکی‌ کرمان‌ (نویسندة مسئول)

2-  دستیار پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

[3]-Beck

[4]- Cattle

[5]- Pankala

[6]- Kivela

[7]- Young

فروش فروشگاه طراحی فروشگاه آنلاین فروش فروشگاه آنلاین فروشگاه تحت وب راه اندازی فروشگاه تحت وب وب سایت فروشگاهی ارزان طراحی وب سایت باشگاه مشتریان پرداخت ماهیانه فروش آنلاین فروش محصولات چندین پذیرنده طراحی فروشگاه ریسپانسیو طراحی سایت و فروشگاه اینترنتی طراحی و پیاده سازی فروشگاه ساخت سایت فروشگاهی فروشگاه حرفه ای ساخت فروشگاه آنلاین ساخت فروشگاه Online سفارش سایت فروشگاهی طراحی فروشگاه اینترنتی اختصاصی قیمت طراحی فروشگاه اینترنتی فروشگاه ساز حرفه ای فروشگاه اینترنتی آماده فروشگاه ساز قیمت راه اندازی سایت فروشگاهی سفارش طراحی فروشگاه اینترنتی
All Rights Reserved 2023 © BSFE.ir
Designed & Developed by BSFE.ir