hc8meifmdc|2010A6132836|BehboudFroshgahWebSite|tblnews|Text_News|0xfdffe9f1020000009a16000001000100
علوم و تکنولوژی دفاعی
"طرح موضوع "
بحث در باب علوم و تکنولوژی دفاعی، حوزه های مختلفی را در بر
می گیرد. سند حاضر، برخی از موضوعات طرح شده در این زمینه
را به اجمال مورد بررسی قرار می دهد که از آن جمله اند:
اقتصاد سیاسی تحقیق و توسعه
دفاعی: وبال یا منفعت
وابستگی تکنولوژیک: وجهة پنهان
تحقیق و توسعة دفاعی
تجدید ساختار علوم و تکنولوژی
دفاعی و غیر دفاعی
تأثیر تکنولوژیک یک مؤسسه
تحقیقات دفاعی
سیاست تکنولوژی دولت در محیط
متغیر دفاعی
تحولات در تدارکات دفاعی و
پایگاه تکنولوژی اروپا
اقتصاد سیاسی همکاریهای بین
المللی
تکنولوژی دفاعی، ساختار صنعتی و تبدیل تسلیحات
گر چه مباحثات فوق در چهارچوب ویژگیهای کشور انگلستان
صورت گرفته است، اما نتیجه گیریها به گونه ای است که مبنایی
برای مقایسه بین المللی فراهم می آورد.
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح
مؤسسة آموزشی و تحقیقاتی صنایع
دفاعی
دفتر سیاست پژوهی فناوری دفاعی
مرداد ماه 1375
این سند ترجمهای است از فصل اول کتاب :
Defence science & technology
Adjustins to change
by: R. Coopey| M. Uttley| G. Spinardi
Harwood Academic Publishers| Switzerland| 1993
شناسنامه گزارش
عنوان گزارش :
........................................................................ علوم و
تکنولوژی دفاعی: طرح موضوع
ناشر:
........................................................................................................................دفتر
مطالعات
نویسندگان :
...................................................................... ریچارد
کوپی، گراهام اسپیناردی و ماتیوآتلی
مترجم :
...................................................................................................................مهیار
سرحدی
ویراستاران :
.......................................................................... محمد
حسیننژادسلیمی، سیدکمال طبائیان
تایپ و صفحهآرایی :
...........................................................................................مرتضی
سفیدچیان
تاریخ :
......................................................................................................................
مردادماه 75
«نقل مطالب منحصراً با ذکر نام ناشرو مأخذ مجاز می باشد.»
پیشگفتار
سیاست ملی سرمایه گذاری بر روی
توسعة علوم و تکنولوژی دفاعی در مقابل علوم و تکنولوژی غیر دفاعی، موضوعی بحث
برانگیز را در بسیاری از کشورها مطرح نموده است . طبعاً طرفداران هر سیاست، ادلة
خاص خود را در قبال موضوع اقامه می نمایند . گروهی هزینه های بالای تحقیق و توسع ة
دفاعی را مانع از بکارگیری منابع کمیاب در کاربردهای بالقوه ارزشمند غیردفاعی می
دانند و از سوی دیگر، گروهی نیز بر تأثیر مثبت تحقیق و توسعة دفاعی درپیشبرد
تکنولوژی و نگهداشتن اقتصاد غیر دفاعی در روزآمدترین مرزهای تکنولوژیک تأکید می
ورزند . یکی از نقشهای بارز دولت در سرمایه گذاریهای ملی عبارتست از : حفظ قابلیت
در زمینة تکنولوژیک دو منظورة توانمند کننده وزیربنایی.
از سؤالات مهمی که می تواند
مطرح باشد این است که چنانچه اعتبار مالی انجام تحقیقات از یک منبع نظامی تأمین
شده باشد، آیا الزاماً تحقیقات باید ما هیت نظامی داشته باشد یا ممکن است این
تحقیقات محض بوده و شامل تکنولوژیهای عام باشند؟
با عنایت به اهمیت موضوع،
دفتراقدام به انجام مطالعاتی با هدف ایجاد بستری مناسب برای بحثهای آتی در این خصوص
نموده است. دریافت نقطه نظرات ودیدگاههای کارشناسی همکاران اندیشمند، ما را در
تبیین بیشترموضوع یاری خواهد نمود.
دفتر مطالعات
تغییر در محیط دفاعی
جهان در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 شاهد تغییرات عمیقی در محیط
امنیتی بینالمللی بوده است . در طول بیش از چهل سال پس از جنگ جهانی دوم،
برداشتهای امنیتی ممالک صنعتی غربی برپایة درگیری دوقطب شرق و غرب تعریف میشد؛
نظامی مبتنی بر خصومت آشکار "اتحاد شوروی "، که مخارج و هزینههای مربوط
به تجهیزات و نیروی انسانی را در سطوح بالا و طبعاً رو به افزایش ضروری میساخت .
اضمحلال "اتحاد شوروی " و فروپاشی "پیمان ورشو" ضرورت یک
ارزیابی بنیادی مجدد از سیاستهای دفاعی ، استراتژیهای خرید تسلیحات و برنامههای
تحقیق و توسعه در
کلیة کشورهای عضو "پیمان ناتو" را ایجاب کرده است . مع
الوصف، مخاطرات و ناپایداریهای جدید در داخل اروپا و سایر نقاط جهان، همچون
بیثباتی در منطقه خلیج فارس ، یوگسلاوی سابق، و بازسازی سیاسی و اقتصادی اروپای شرقی،
باعث پیچیدهتر شدن روند این ارزیابی مجدد گشته است .
رویدادهای محیط بینالمللی بر سیاست دفاعی انگلستا ن تأثیر مستقیم
داشتهاند که این تأثیر در سراسر اروپای غربی بازتاب یافته است . نخست، کاهش اهمیت
تهدید نظامی از سوی "پیمان ورشو" در کاهش بودجههای دفاعی مشهود است : در
حال حاضر انتظار میرود هزینههای دفاعی انگلستان ، به عنوان بخشی از برونداد ملی،
از 9/3 %تولــید ناخـــالص داخـــلی در ســـال 91 ـ 1990 ،به 2/3 %در سال 96 ـ
1995 کاهش یابد. دوم اینکه فرآیند تطبیق در حالی صورت میگیرد که همگان انتظار
دستیابی به صلح را دارند . در این مورد مسئله اصلی ، مکانیسمی است که تحت آن ،
ظرفیت تحقیق، توسعه و تولید دفاعی ملی به کاهش تقاضاهای نظامی پاسخ
خواهد داد.
چشمانداز کاهش بلند مدت هزینههای دفاعی ، دو مسئله مهم برای علوم و
تکنولوژی انگلستان پیش میآورد .
وظیفة طراحان، تشخیص سناریوی درگیریهای بالقوه و تدوین سیاستهای مناسب
علوم و تکنولوژی دفاعی جهت پاسخگویی به نیازهای تجهیزاتی آینده، میباشد. علاوه بر
مشکلدار بودن ارزیابی این نیازها، عوامل دیگری نیز به پیچیدهتر شدن مسئله کمک
میکنند . تحت نظامهای بودجهای جدید، نیروهای مسلح و وزارت دفاع ناچارند به کار
دشوار انتخاب دست بزنند : نیروی انسانی یا تجهیزات؛ کمیت تجهیزات یا کیفیت آنها؛
نیروهای هستهای یا نیروهای غیر هستهای؛ و نیروی زمینی یا نیروی دریایی
یا نیروی هوایی . وانگهی، انگلستان دیگر در اندیشة خودکفایی در زمینة تکنولوژی
دفاعی نیست . در نتیجه، چنانچه انگلستان در پی جبران کاستیهای دفاعی از طریق وارد
کردن تجهیزات و مواد دفاعی از خارج از کشور برآید، سؤالاتی در مورد پیامدهای
وابستگی تکنولوژیک به تأمین کنندگان خارجی مطرح میگردد . به همین
ترتیب، محدودیتهای بودجهای، سؤالاتی در مورد فرصتها و هزینههای همکاری بینالمللی
در توسعه و تولید سیستمهای دفاعی آینده ، و نیز نقش علوم و تکنولوژی دفاعی در روند
یکپارچگی اروپا، پدید میآورد.
هم چنین تغییر طرز تلقی از تهدیدها، موجب پدید آمدن پرسشهایی در زمینة
تهدیدهای اقتصادی ، و نه نظامی امنیت ملی گشته است . به خصوص در ایالات متحده ،
افزایش دیون ملی طی دهة 1980 ،به هراسهایی در مورد رقابتجویی اقتصادی دامن زد و
این احساس را پدید آورد که میتوان از اعتبارات دولتی تحقیــق و توســعه (که بخش
عظیمی از آن به تحقیق و توسعه دفاعی اختصاص داشت ) به نحو مطلوبتــری برای خلق
ابداعاتی که منافع اقتصادی داشته باشند، بهرهگرفت . با تمام این اوصاف ، کاهش
بودجههای دفاعی در نتیجة پایان "جنگ سرد"، و پیشبینی پیش بینی یک تجدید
ساختار بنیادی در صنایع دفاعی ، نظرها را در سراسر اروپای غربی به سوی رابطة تولید
و تحقیق و توسعه دفاعی با موفقیت اقتصادی جلب کرده است .
علوم و تکنولوژی دفاعی به هنگام بیان آنچه در حوزة علوم و تکن ولوژی
دفاعی قرار میگیرد، هم در مورد تعاریف و هم در مورد دادهها، به مشکل برمیخوریم .
ارتباط میان علم و تکنولوژی به هیچ عنوان روشن نیست ، به ویژه در بسیاری از
حوزههای
تکنولوژی برتر که مشخصة بخش اعظم تحقیق و توسعه نظامی مدرن اس ت . حوزههای
علم و تکنولوژی دارای آنچنان در نظر گرفت
. 2 در کنار هم "تکنوسایــنس " 1 ارتباطات متقابل روشهای مشابهی هستند
که میتوان آنها را به قول لاتور میتوان میان علم و تکنولوژی تمایزهایی قائل شد .
لیکن ممکن است این تلاشها نه تن ها یک تقسیمبندی دوگانة غلط را باعث گردند، بلکه
رابطهای گمراه کننده میان این دو حوزه را سبب شوند . به همین دلیل، عدهای تکنولوژی
را مینویسد: "خلق یک سیستم تسلیحاتی
... با علم نظری آغاز 3 صرفاً "کاربرد علم " میدانند. برای مثال، جان
گارنت
میگردد". مطالعات تاریخی و جامعه شناختی علم و تکنولوژی ، چندان
با این دیدگاه یک بُعدی و قطعینگر، هماهنگ نیستند. تصویر حاصل از این مطالعات ،
نمایانگر دو حوزة مرتبط ، با تعاملهای بسیار است ، که میتوان از رهگذر یکی از
آنها، پیشرفتهایی را در حوزة دیگر سبب شد.
در اوضاع تغییر یافتة جهانی ، با بودجههای دفاعی کاهش یافته و نگرانی
در مورد عملکرد اقتصادی ، شماری پرسشهای کلیدی در زمینة علوم و تکنولوژی دفاعی
مطرح میگردد:
اعتباراتی که مشخصاً از
خاستگاه نظامی برخوردارند، چه تأثیری بر محتوای توسعة تکنولوژیک دارند؟
آیا سطوح بالای تحقیق و توسعه
دفاعی نمایانگر کاربرد اسراف گرایانة منابع هستند، یا تکنولوژیهای دفاعی ، محصولات جانبی مفیدی هم تولید کردهاند؟
آیا صنایع دفاعی امکان
تبدیلپذیری را دارند، و نقش دولت در این فرآیند چیست؟
ممکن است کاهش بودجههای دفاعی
موجب ایجاد انگیزههایی جهت تلاش برای دستیابی به تجهیزات و ادارات نظامی از منابع خارجی گردد .
در این شرایط، چنانچه اجرای برخی جنبههای تحقیق و توسعة پیشرفته در داخل کشور متوقف شود، تأثیرآن
بر اقتصاد انگلستان چه خواهد بود؟
توسعه مشترک تسلیحات،
مکانیسمی است برای گردهم آوردن منابع تحقیق، توسعه و تولید دفاعی . پس از جنگ سرد، نقش همکاری در فرآیند تدارک دفاعی چه
خواهد بود؟
درآیندة علوم و تکنولوژی دفاعی
و غیر دفاعی چیست؟ 1 نقش بازار واحد اروپا
پاسخ به این پرسشها، مستلزم تحلیل گسترهای از ارتباطات و فرآیندهای
تاریخی و معاصر است . به همین دلیل در فصول این کتاب از رشتههای مختلف علوم و
روشهای تحلیلی گوناگونی استفاده شده است . کانون تمرکز اصلی بحث، انگلستان است،
ولی نتیجهگیریها به گونهای است که مبنایی برای مقایسه بینالمللی فراهم میآورد .
هر فصل کتاب، فی نفسه کامل، و نمایانگر نظر نویسندگان آن در مورد یک
جنبه از علوم و تکنولوژی دفاعی انگلستان یا کشورهای دیگر است . گردآورندگان در پی
تحمیل نظر خاصی نبودهاند و در نتیجه فصول کتاب ، منعکس کنندة تفاوت رویکردها میان
حوزههای مختلف و نیز جنبههای گوناگون مباحثات بر سرآیندة علوم و تکنولوژی دفاعی
انگلستان میباشند. جهت یکنواختی نسبی مطالب عرضه شده ، فصول کتاب به سه بخش تقسیم
شدهاند.
بخش 1 :تحقیق و توسعة دفاعی و توانایی ملّـــی
در فصل 2 ،به بررسی اجمالی
دادههای تحقیق و توسعة دفاعی و محدودیتهای آن 1 دیوید باک و کیت هارتلی میپردازند.
علیرغم مسائل و مشکلات مربوط به این دادهها، تقریباً با قطعیت میتوان گفت که مخارج
تحقیق و توسعه دفاعی انگلستان به عنوان درصدی از درآمد ملی ، از همة کشورها به جز
ایالات متحده ، فرانسه و اتحاد شوروی سابق بالاتر بوده است . مقصود اصلی ما در این
بحث ، همین ویژگی مهم، یعنی سطح بالای تحقیق و توسعه دفاعی انگلستان هم در مقایسه
با سایر کشورها و هم در مقایسه ب ا تحقیق و توسعه غیر دفاعی است . سطح بالای
هزینههای تحقیق و
دامن زده است . به عقیدة
منتقدان سیاست 3 در مقابل زایش صنعتی 2 توسعه بریتانیا، به مجادلة بحث انگیز
جانشین جبری دفاعی انگلستان، سطوح بالای هزینه های تحقیق و توسعه دفاعی ، مانع از
بکارگیری منابع کمیاب در کاربردهای بالقوه ارزشمند غیر دفاعی میگردد . برعکس،
تأکید حامیان تحقیق و توسعه دفاعی بر تأثیر مثبت این فعالیت در پیشبرد تکنولوژی و
نگه داشتن اقتصاد غیر دفاعی در روزآمدترین مرزهای تکنولوژیک میباشد .
در این فصل، باک و هارتلی، بحث و جدلهای له و علیه تحقیق و توسعه دفاعی
را مورد بررسی دقیق قرار میدهند و نتیجه گیریهای جالب توجهی ارائه مینمایند .
نخست، بیشتر نوشتههای موجود در زمینة مجادله جانشینی جبری / زایش صنعتی روایتگونه هستند.
پس از بررسی گسترهای از شیوههای رویکرد به مسئله ، یافتههای این نویسندگان، بر
اساس نظامی و غیرنظامی اثر جانشینی جبری
را بصورت 4 تحلیل نرخ دستمزد مقایسه مهندسان و متخصصان با صلاحیت
کاهش در مصرف یا در سرمایه گذاری بخش خصوصی در نتیجة افزایش مخارج
دولت.
محصول فرعی یک تولید صنعتی که
به سهم خود کالای سودآورییی است. off-Spin.
محدود رد میکند. دوم، نویسندگان به تعیین نقش سیاست ع مومی دولت در تخصیص
مجدد منابع انسانی از فعالیتهای نظامی به غیر نظامی میپردازند.
سیاست دولت، هنگام مد نظر قرار دادن علوم و تکنولوژی دفاعی باید دو
مسئله اساسی را مورد توجه قرار دهد .
نخست اینکه برای برآوردن ملزومات تعیین شده جهت علوم و تکنولوژی دفاعی،
چه سیاستی باید تعقیب شود؟ نکته دوم، که در مورد آن اتفاق نظر کمتری وجود دارد،
این است که علوم و تکنولوژی دفاعی، در سیاست ملی فراگیر علوم و تکنولوژی، به ویژه
با توجه به نوآوری غیر دفاعی، چه نقشی باید ایفا نماید؟
بدیهی است وظیفه اصلی مخارج دولت در زمینة علوم و تکنولوژی دفاعی ،
برآوردن نیازهای نیروهای مسلح به تکنولوژی دفاعی است . در این مورد، گرایش به سمت
تحقیق ، توسعه و تولید هر چه کمتر تکنولوژی دفاعی در داخل کشور بوده است .
انگلستان به نحو روزافزونی قطعات یا سیستمهای کامل انگلستان به نحو روزافزون قطعات
یا سیستمهای کامل تسلیحاتی را از خارج کشور خریداری نموده ، یا برای توسعه و تولید
سیستمهای دفاعی ، قراردادهای در فصل 3 به
کندوکاو در مورد مسائل حاصل از کاهش توانایی دفاعی 1 همکاری امضا کرده است .
مارتین ادموندز
ملّی و در نتیجه "وابستگی تکنولوژیک " انگلستان به منابع
خارجی میپردازد . این تحلیل به ردیابی پیدایش وابستگی متقابل بینالمللی از زمان
جنگ جهانی دوم و مسایلی که این امر به لحا ظ وابستگی خارجی ایجاد کرده است ، میپردازد.
ادموندز دو مسئله را که در در حال حاضر حائز اهمیتند چنین عنوان میکند : نخست
اینکه وابستگیهای جاری انگلستان در حوزة تکنولوژی دفاعی در سراسر شبکة عرضه
کنندگان گسترده است؛ و دوم اینکه ممکن است این وابستگیها در بلند مدت تأثیرات جدی
بر حفظ ، توسعه و رقابتجویی نهایی بینالمللی پایگاه ملّی تکنولوژیکی و
ساخت و تولیدی انگلستان برجای بگذارد . در این تحلیل نیز همانند فصل 2
،نقش سرمایهگذاریهای ملّی دولت مورد اشاره قرار میگیرد؛ که در این مورد، این نقش
عبارتست از : حفظ قابلیت در زمینة تکنولوژیهای دو منظوره ، توانمند . 3 و زیربنایی 2 کننده
بخش 2 :موردکاویها
یکی از کمکهای آشکاری که علوم اجتماعی به این بحث میکنند، ارائه
گزارشهای مشروح تاریخی از نقش دولت در بکارگیری علوم و تکنولوژی دفاعی به عنوان
ابزار سیاست گذاری صنعتی است . در واقع، تحلیل این گونه گزارشهای تاریخی، درک
بهتری از نقاط مثبت و منفی دخالت دولت به دست میدهد . در بخش دوم کتاب، از روش مطالعات
موردی برای بررسی سه نمونة تاریخی از دخالت دولت استفاده شده است : موفقیت
اقدامهای دولتهای قبلی در افزایش محصولات جانبی تحقیق و توسعه دفاعی برای بروندادهای
غیر دفاعی؛ تأثیرات سرمایهگذاری دفاعی دولت در مؤسسات تحقیقاتی به منظور دستیابی
به محصولات غیر دفاعی حاصل از تحقیق و توسعة دفاعی و تلاشهای دولت برای تقویت برخی
از صنایع خاص دفاعی و غیردفاعی داخلی .
در طول دهة 80 ،روش دولت، پرهیز از دخالت به شکل یک سیاست صنعتی
مداخلهگرانه بوده است . در واقع، این دیدگاه در سال 1989 ،علناً بدین شرح بیان شد
: "به نظر دولت ... بودجه دفاعی نقش حمایت از صنایع ، یا مسئولیتی در قبال
تکنولوژیهای غیر مرتبط با نیازهای دفاعی ندارد؛ چنین کاری منجر به تداخل نقشها و
عدم کارآیی خواهــد با هدف مشخص بهرهبرداری از 1 شــد". مع هذا در زمان دولت
ویلسون ، یعنی دهة 1960 ،وزارت تکنولوژی (مینتک ) تخصص و مهارت تشکیلات تحقیقات
دفاعی دولت به سود علم و تکنولوژی انگلستان در تمامی جوانب ، تأسیس شد.
در فصل 4 ،تأثیر مینتک را در
جهت بخشیدن دوباره به فعالیتهای تشکیلات بسیار عظیم خود به سمت 2 ریچارد کوپی پروژههای
غیر دفاعی، بررسی مینماید. این تحلیل به ارائة درسهایی دربارة بحث "مداخله یا
آزادگذاری ". تحلیل کوپی از یک سو و در کمال تعجب ، نشان دهندة شور و شوق
مهند سان و دانشمندان دستاندرکار امور دفاعی برای اجرای برنامه هایی است که هدفشان
تقویت اقتصاد غیر دفاعی است ، و این، از سوی دیگر، با نبود ارادة مستمر سیاسی جهت
به پیش بردن برنامهها، و مخالفت و رخوت دیوانسالاری که مشخصة سطوح بالای ساخت ار
تصمیمگیری دولتی
است، تضادی آشکار دارد.
روشن است که با هزینههای دفاعی بالا در دوران پس از جنگ ، نیروهای
نظامی نقش مهمی در شکل بخشیدن به در فصل 5 از 1 برنامة تحقیقاتی انگلستان در زمینة
برخی تکنولوژیها ایفا نمودهاند . دانلد مکنزی و گراهام اس پیناردی طریق مطالعات
موردی برگزیده ، به تحلیل این مسئله میپردازند که چگونه وجهة غالباً نظامی تشکیلات
تحقیقاتی دولت، به حوزههای تحقیقات انجام شده شکل بخشیدهاند، و نیز اثرات آن بر دستاوردهای
فنی بعدی در بخشهای صنعتی مربوطة انگلستان چیست . این فصل به یک سؤال اساسی میپردازد:
اعتباراتی که مشخصاً از خواستگاه نظامی برخوردارند، چه تأثیری بر محتوای توسعة تکنولوژیک
دارند؟ محتوای توسعة تکنولوژیک چیست؟ این سؤال به دو بخش تقسیم شده است . نخست،
تأثیر نیروهای نظامی بر گزینشها و اولویتهای تحقیقاتی چیست؟ آیا ممکن است به دلیل
حجم بالای تحقیق و توسعهای که
در انگلستان به سمت نیروهای نظامی هدایت میشود، به برخی جنبههای
تحقیقات اولویت داده شود و برخی جنبههای
دیگر نادیده گرفته شوند؟ دوم اینکه حتی اگر اعتبار مالی از یک منبع
نظامی تأمین شده باشد، آیا الزاماً تحقیقات باید ماهیت نظامی داشته باشند یا ممکن
است این تحقیقات ، "محض " بوده، شامل تکنولوژیهای عام باشند؟ به بیان
دیگر، آیا برای الکترونهایی که در یک قطعه نیمههادی حرکت میکنند تفاوتی دارد که
این قطعه با حمایت وزارت دفاع ساخته شده باشد یا توسط یک سازمان غیر دفاعی یا یک
دانشگاه؟ یا اینکه حیطة کاربرد تکنولوژی حاصله در زمینههای مختلف، تفاوت خواهد
کرد؟
در این فصل، شماری از نتیجهگیریهای شایان توجه ارائه شده است . تشکیلات
تحقیقاتی دولت برای حمایت از نیروهای نظامی به وجود آمدند، و هنوز هم این تشکیلات
، کانون اصلی تمرکز کار و منبع اصلی اعتبارات مالی آنهاست . مع هذا در چهارچوب این
مفهوم کلی از مأموریت آن ها، برای تشکیلات تکنولوژیک هستهای ، نظیر تشکیلات رویال
سیگنالز اند رادار (آر. اس . آر. ای )، عرصه قابل ملاحظهای جهت دنبال کردن تحقیقات
دراز مدتی که کاربرد مستقیم نظامی ندارد، وجود دارد . همانگونه که تاریخچة
تکنولوژی تصویربرداری حرارتی نشان میدهد، محققان آر. اس . آر. ای در گذشته قدرت
تشخیص قابل توجهی جهت تصمیمگیری در مورد آنچه به عقیده آنها مهم است داشتهاند، حتی
اگر نیروهای مسلح با این کار مخالفت کرده باشند . این مطالعه هم چنین نشان میدهد
که "فرآیند ظریف تبدیل تکنولوژی " برای بهرهبرداری موفّقیتآمیز از
دستاوردهای تجاری در داخل تشکیلات تحقیقاتی ، ضروری است، به علاوه در این تحلیل ،
عوامل اقتصادی و فرهنگی خارجی که ممکن است مانع موفقیت تبدیل گردند، برجسته
شدهاند.
در فصل 6 در ادامه همان مضمون
تاریخی ، بر حوزة یک محصول خاص مانند هلیکوپتر در انگلستان 2 ماتیو آتلی پس از جنگ
تمرکز میکند . آتلی، در تعقیب تحول این صنعت ، و سیاست دولت به منظور مداخله جهت
افزایش ظرفیت داخلی، نشان میدهد که
استراتژی برگزیدة یک بخش از دولت در تلاش برای حمایت از تنوع نوآورانه ، با موفقیت
ناچیزی روبرو شد. وی همچنین نشان میدهد که چگونه شرکت "وست لند" از طریق
استراتژی تکیه بر تولید تحت لیسانس طرحهای هلیکوپتر ایالات متحده ، بر بازار داخلی
تسلط مییابد . وی سپس با اشاره به فرصتی که تولید تحت لیسانس برای تداوم و ارتقای
قابلیتهای طراحی و توسعه در داخل انگلستان فراهم میآورد، به ارزیابی تأثیرات این
وابستگی ظاهری به دانش فنی ایالات متحده برای انگلستان میپردازد.
بخش 3 :صنعت، تـــدارک و تبـــدیل
بخش سوم کتاب شامل سه فصل است که راهحلهای سیاستی مشخصی را که پیشپای
انگلستان و سایر ممالک اروپای غربی قرار دارد، مورد بررسی قرار میدهد : نخست،
تأثیرات تجدید ساختار دفاعی بر یکپارچه سازی علوم و تکنولوژی اروپا؛ دوم، فرصتها و
دورنمای همکاری بینالمللی در زمینة تجهیزات نظامی و غیر نظامی؛ و سوم،
مسائل مربوط به تبدیل و متنوع سازی
.
الگوی نوظهور امنیت بینالمللی، نه تنها برای انگلستان ، بلکه برای کلیه
سیاستهای تدارکاتی صنایع دفاعی اروپا، پیامدهای مهمی به همراه دارد . با افتتاح
بازارهای غیر نظامی در بافت بازار واحد اروپا و تجدید ساختار نیازهای دفاعی ، مسائلی
همچون تکنولوژیهای "دو منظوره " و "زایش صنعتی " در سراسر
اروپا مورد توجه قرار گرفتهاند. فیلیپ گامت و در فصل 7 ،تغییرات سیاسی و اقتصادی اروپا را در
بافت سیاستهای تکنولوژی بررسی میکنند و در مورد 3 ویلیام واکر اثرات احتمالی
شکلبندیهای جدید صنعتی ، نظراتی ارائه میدهند . ایشان یکپارچهسازی پایگاه علوم و
تکنولوژی نظامی و غیرنظامی را با استفاده از موقعیت دولت برای جهتدهی مجدد تحقیق و
توسعه نظامی و ظرفیت تولید به سمت محصولات و بازارهای جدید غیرنظامی، تبلیغ
میکنند.
در انگلستان، کاهش بودجههای تدارکاتی نظامی ، بسیاری از مشاغل و حتی
بقای شرکتها را تهدید میکند . در برخی ، آیندة مبهمی در انتظار شرکت 6 پس از اتمام
قرارداد زیردریایی تریدنت 5 در بارو 4 موارد، همچون شرکت وی سل و اشتغال محلی است
. البته بعضی از شرکتها میتوانند صادرات را جایگزین کار تأمین نیازهای وزارت دفاع
کنند. به طور کلی، دولت صادرات را نه تنها برای تراز تجاری سودمند میداند، بلکه
آنرا به منزله راهی جهت تقلیل مخارج تحقیق و توسعه سیستمهای تسلیحاتی پُرهزینه ،
تشویق مینماید. در حالی که کمبود بودجه باعث محدودیت خریدهای وزارت دفاع تا
تقریباً دویست هواپیمای جنگی یا تانک جدید شده است ، صادرات میتواند افزایش نسبتاً
زیادی در تولید کلی به بارآورد که بر اساس آن بتوان هزینههای تحقیق و توسعه را
مستهلک نمود . با وجود این، خطرات تجارت اسلحه و تکثیر و توزیع تکنولو ژیهایی که
میتواند به توسعة تسلیحات (به ویژه "سلاحهای کشتار انهدام جمعی ") کمک
نماید، بدان معناست که نیاز شرکتها به صادرات برای حفظ بقایشان ، باید توسط گسترش
امنیت بینالمللی، تعدیل گردد.
به هر حال، به نظر میرسد که افزایش صادر ات برای جبران کسری ناشی از
کاهش تدارکات وزارت دفاع ، نه آسان و نه مناسب باشد، و مکانیزمهای پشتیبانی تحقیق
و توسعه ـ همکاری در توسعه سیستمهای تسلیحاتی آینده و تبدیل و متنوعسازی شرکتهای
دفاعی موجود ـ در بحثهای مربوط به آینده سیا ست علوم و تکنولوژی دفاعی انگلستان ، نقش
محوری را به خود اختصاص دادهاند.
یکی از شیوههای کاهش هزینههای تولید و توسعه ، شرکت در پروژههای همکاری
با یک یا چند کشور شریک ، در فصل 8 ،ضمن بررسی تاریخچه چنین پروژههایی، به ارزیابی
عوامل مؤثر 1 میباشد. کیت هارتلی واستفن مارتین در موفقیت یا عدم موفقیت برنامههای
قبلی میپردازند . این تحلیل، دو نتیجة مشخص و متمایز دارد . نخست، توسعه مشارکتی
تسلیحات، وسیلهای در اختیار انگلستان قرار میدهد که تجهیزات دفاعی را با قیمتی ک
متر از اجرای یک برنامة مشابه در داخل کشور به دست آورد . این جنبه ممکن است
انگیزه خوبی برای برنامهریزان تجهیزات دفاعی
جهت افزایش فعالیت توأم با همکاری ایجاد نماید، چرا که ایشان با کاهش
منابع تدارکاتی مواجهند . در تدوین این مشاهدات، مجموعهای از "رهنمودهای
" سیاستی ارائه شده است که ممکن است اجرای قراردادهای همکاری آتی را، بهینه
نماید. نتیجهگیری دوم، که به همان اندازه مهم است ، اینکه در این فصل تعدادی از
موانعی که همکاریهای بسیار گسترده بر سر راه تبدیل صنعتی اثر بخش در سراسر اروپا
قرار میدهند، شناسایی شدهاند . ممکن است یکی از نتایج افزایش توسعة مشارکتی
سیستمهای تسلیحاتی توسط دول اروپایی ، ایجاد یک گروه فشار چند جانبه از صنایع
دفاعی باشد. ممکن است نتیجة فعالیت این گروه فشار و ت أثیر بالقوه سیاستهای دفاعی
دولتهای مربوطه ، منحرف کردن اذهان از مسئله اصلی یعنی کاهش عمومی محصولات دفاعی
باشد.
بنابراین تبدیل کل یا بخشی از شرکت از تولید نظامی به غیرنظامی ،
مسئلهای کلیدی و دارای اهمیت بسیار زیاد اقتصادی است . گفته شده است که تبدیل ،
برای شرکتها و مناطقی که شدیداً وابسته به امور دفاعی هستند، ضرورت تام دارد.
مسائل مهم در بحثهای تبدیل ، از بسیاری جهات به مسائل زایش صنعتی شباهت دارند . هر
دوی اینها به تغییر تکنولوژی از حوزة نظامی به تولی د غیرنظامی مربوط میشوند، لیکن
تفاوتشان در ماهیت تکنولوژی است . تبدیل با انتقال کارخانه، سازمان و مهارت
"در محل اصلی خود" سر و کار دارد، در حالی که زایش صنعتی عموماً بر
انتقال پارههای تکنولوژی از یک سازمان به سازمان دیگر متمرکز است . بنابراین، توجه
صرف به محصولات غیرنظامی به عنوان هدف تبدیل، چندان سودمند نخواهد بود . هر چند
ممکن است به طور نظری چنین تصور شود که یک شرکت به راحتی میتواند برای تولید این
محصولات جدید، تبدیل یابد، ولی در عمل آنچه مانع کار است تبدیل "اجتماعی است
" و نه "تبدیل فنی ".
به همین دلیل میتوان رویکرد ثمربخشتری در پیش گرفت ، یعنی تمایزگذاری
میان تبدیل و متنوع سازی . یک منطقه وابسته به امور دفاعی میتواند از طریق گسترش
دادن ، راهاندازی و رشد تولید غیرنظامی به طور کلی، و نه از طریق تبدیل کارخانههای
خاص، خود را با کاهشهای بازار دفاعی تطبیق دهد . به جای کوشش جهت گرایش اقتصادی "است، کاری که اغلب 1 در شرکتهایی که
همکاریشان با وزارت دفاع مبتنی بر "قرارداد براساس قیمت تمام شده ناموفق بوده
است، این رویکرد متنوعسازی توجه خود را معطوف شرکتهایی میکند که کاملاً غیر نظامی
هستند.
اقدامات متنوعسازی، در صورت موفقیت ، منجر به ایجاد مشاغلی میشوند که
کارگران دفاعی سابق میتوانند برخی از مهارتهای فنی فعلی خود را در آنه ا به کار
گیرند و هم چنین مهارتهای اجتماعی تازهای بیاموزند و با شیوة سازمانی متفاوتی
خوبگیرند.
در فصل 9 این دو مضمون مشابه ، یعنی تبدیل و متنوعسازی را مورد بررسی
قرار میدهد. در این 2 استیون اسکافیلد فصل، ضمن مغتنم شمردن از سرگرفتن مطالعات در
این زمینه ، استدلال میشود که چنانچه قصد آن است که مفهوم تبدیل تسلیحات با شرایط
دهة حاضر یعنی 1990 همخوانی داشته باشد، بایستی ارزیابی و بررسی مجددی روی آن انجام
شود. در این تحلیل همچنین نیاز به گسترش مفهوم تبدیل مو رد اشاره قرار میگیرد تا
نه تنها گسترة وسیعتری از عوامل اقتصادی و سیاسی تولید دفاعی را شامل شود، بلکه
نیاز به اجرای برنامههای وسیعتر اجتماعی و اقتصادی نیز
" در ایالات متحده اقتباس
شده باشد. 3 شناخته گردد. این نکته شاید از تجربة مضمون "تبدیل اجتماع
نتیجه گیری
انگلستان در عرصه علوم و تکنولوژی نظامی از میراث قابل ملاحظهای
برخوردار است . به دلیل سرمایهگذاری هنگفت در علوم و تکنولوژی دفاعی ، و شمار
فراوان شاغلان در این زمینه (حدود ده درصد نیروی ک ار تولیدی )، دورنمای کاهش شدید
مخارج دفاعی ، به لحاظ سیاسی، چندان دلچسب نیست . راههای دشواری باید پیموده شود
که بسیاری از آنها، عواقب دردناکی دارند . لیکن در دراز مدت، شکلدهی دوباره به بخش
دفاعی ، و تنظیم مجدد روابط میان علوم و تکنولوژی نظامی و غیرنظامی، ممکن است به
سود صنعت و اقتصاد انگلستان باشد . مشکل، یافتن راهی جهت گذشتن از بازی با الفاظ
"مداخله " و "انتخاب برندهها" از یک سو، و آزادسازی نامحدود و
رقابت بازار از سوی دیگر و حرکت به سوی چارچوبی جدید برای س یاستگذاری در این
سیاسیترین و مهمترین حوزههاست . این امر مستلزم بازاندیشی بنیادی در زمینة مفاهیم
و سیاستگذاریهاست . این کتاب، که حاصل مجموعهای از مطالعات توسط
از محققان اجتماعی است، به این
فرآیند بازاندیشی اختصاص دارد. 1 یک گروه چند رشته ای