hc8meifmdc|2010A6132836|BehboudFroshgahWebSite|tblnews|Text_News|0xfdff750b02000000150d000001000400
مطالعات جمعیتی تبریز
مقدمه:
اصولاً طرحهای جامع در بسیاری از کشورها منجمله
ایران از موفقیت چندانی برخوردار نبودهاند. این امر دلایل متعددی دارد که اصلیترین
علت آن به مفهوم طرح برمیگردد. در اصل لفظ انگلیسی آن Comprehensive
Plan است که در فارسی برنامه جامع باید معنی شود. حال آنکه به اشتباه
طرح امع ترجمه شده و همین امر باعث سوء تفاهمهای بسیاری گشته است. چرا که طرح
عبارت است از ترسیم کالبدی و گرافیکی اما برنامهریزی به معنای بررسی همه جانبه
مشکلات بوده و در تعریف عبارت است از کوششی اندیشمندانه و سیستماتیک برای استفاده
از منابع و امکانات جامعه در جهت آرمانهای آن جامعه و رفاه عموم مردم. اشکال دوم
جامعیت برنامه است که خود جای بحث دارد. برنامه جامع نمیتواند از جامعیت کامل
برخوردار باشد چرا که نمیتوان تمامی ابعاد را در برنامه لحاظ نمود و برنامه باید
به نکات اصلی و ضروری به جای همه مسائل بپردازد . از دیگر علل مهمی که باعث شده
برنامههای جامع در بسیاری کشورها شکست بخورد این است که بسیاری از برنامهها فاقد
انعطافپذیری بودهاند و در اصطلاح برنامهها بسیار قطعی و بیچون و چرا بودهاند
و لذا در برابر اشکالات و موانع احتمالی بدون انعطاف بوده و محکوم به توقف یا شکست
شدهاند. هدف از پروژه، نقد و بررسی طرح یا برنامه جامع شهر تبریز میباشد که توسط
مهندسین مشاور عرصه در سال 1364 ارائه گشته است.
1-
مطالعات جمعیتی تبریز
الف ـ فرض اول در مطالعات برنامه جامع : کاهش تدریجی
نرخ رشد جمعیت.
سال
|
نرخ رشد
|
جمعیت
|
تعداد خانوار
|
خانوار موجود در واحد مسکونی
|
65-55
|
9/4%
|
سال65
|
971500
|
378/201
|
14/1
|
70-65
|
6/4
|
70
|
600/210/1
|
ــــــ
|
ــــــ
|
75-70
|
4
|
75
|
900/472/1
|
ــــــ
|
ــــــ
|
80-75
|
5/3
|
80
|
300/749/1
|
ــــــ
|
ــــــ
|
85-80
|
8/2
|
85
|
000/008/2
|
ــــــ
|
ــــــ
|
-
از نظر مشاور
(عرصه) فرض اول محتمل و قابل حصول میباشد.
-
جمعیت سال افق
طرح (85) حدود 2 میلیون نفر میباشد که 000/850/1 نفر ساکن شهر تبریز بوده و
000/150 نفر سکن شهر جدید سهند خواهد شد.
ب ـ فرض دوم:
کاهش آهستهتر نرخ رشد:
جمعیت
|
نرخ رشد
|
جمعیت
|
|
%
|
سال
|
|
70-65
|
7/4%
|
70
|
300/233/1
|
75-70
|
3/4
|
75
|
700/518/1
|
80-75
|
4
|
80
|
600/835/1
|
85-80
|
5/3
|
85
|
100/180/2
|
ج ـ فرض سوم؛ نرخ رشد ثابت و در حدود 7/4% برای تمامی
سالها خواهد بود. در نتیجه جمعیت سال افق طرح (85) معادل 5/2 میلیون نفر خواهد شد.
-
بر طبق نظر
مشاور فرضیات دوم و سوم نامتحمل میباشد.
-
مشاور در
مطالعات جمعیتی و پیشبینی آن از روش ساده و ترکیبی استفاده نموده است. روش ساده
براساس نرخ رشد جمعیت و روش ترکیبی میزان مهاجرت ـ میزان مرگ و میر و میزان موالید
که در حقیقت همان روش (Cohort) میباشد که
در طرح جامع اشارهای به آن نشده است.
-
هدف و اساس
سیاستگذاری برنامه جامع تبریز ، کاهش تدریجی نرخ رشد جمعیت از طریق افت رشد
طبیعی، کاهش مهاجرت و هدایت سرریز جمعیت روستایی به سایر کانونهای شهری به غیر از
تبریز بوده است.
- اقدامات پیش بینی شده برای کاهش نرخ رشد از
طریق کاهش نرخ رشد از طریق کاهش مهاجرت به تبریز :
1- پخش کارگاههای صنعتی به شهرهای کوچک
2- ایجاد شهر جدید دیگر در محور صوفیان ـ شبستر با جمعیت
000/125 نفر (سیس)
3- ایجاد شهر جدید توریستی در شیخ ولی یا جزیره اسلامی با
000/25 نفر جمعیت
4- قبول رقم واقعی برای جمعیتپذیری شهرهای جدید منطقه (سهند)
یعنی 000/150 نفر به جای 000/250 نفر
5- تأکید بر رشد کیفی تبریز
- نتایج پیشبینی جمعیت:
|
جمعیت
|
نرخ رشد %
|
اختلاف
|
آمار سال 75
|
043/191/1
|
04/2
|
857/281
|
پیشبینی سال 75
|
900/472/1
|
3/4
|
- جدول نشانگر این واقعیت است که پیشبینی جمعیت صحیح
نبوده است.
علت صحیح نبودن پیش بینی جمعیت، عدم صحت نرخ رشد پیشبینی
شده برای افزایش جمعیت میباشد که در روش ساده برای تعیین جمعیت آینده بکار میرود
.
- اشکالات پیشبینی جمعیت :
1- عدم مطالعه دقیق و نبود آمار صحیح.
2- توجه نکردن به وضعیت مهاجر فرستی شهر .
3- عدم مطالعه و پیشبینی صحیح میزان کاهش نرخ باروری عمومی و
میزان موالید.
4- عدم مطالعه صحیح در مورد استقبال یا عدم استقبال شهروندان
از شهرهای جدید بویژه سهند.
5- سهلانگاری در مطالعه امکان جابجایی صنایع و کارگاهها به
نقاط دیگر.
6- بومی نبودن مشاور و عدم اشنایی کافی با وضعیت منطقه.
7- استفاده از روش ساده و ترکیبی پیشبینی جمعیت برحسب نرخ
رشدو ناصحیح بودن نرخ رشد جمعیت.
8- عدم تحلیل کافی از علل شکست شهر جدید سهند وپیشنهاد شهر
جدید دیگر بدون وجود دلیل قانعکننده برای پذیرش شهر جدید سیس.
9- قانع کننده نبودن پیشنهاد تأسیس شهر توریستی جدید با توجه
به ناکارآیی شهر توریستی موجود بندر شرفخانه.
2- مطالعات اقتصادی و اشتغال:
- فرضیات:
|
1365
|
70
|
75
|
80
|
85
|
نرخ واقعی فعالیت (درصد)
|
39
|
6/37
|
5/37
|
3/36
|
5/35
|
شمار جمعیت فعال (هزار نفر)
|
265
|
323
|
393
|
461
|
527
|
نرخ بیکاری (درصد)
|
8/13
|
ـــــ
|
ـــــ
|
ـــــ
|
8
|
-
نتیجه : از سال
65 تا 85 ، 262 هزار نفر جوینده شغل جدید وارد بازار کار خواهد شد.
-
هدف: توجه به
رشدصنعت و خدمات برای جذب رقم فوق از طریق سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی.
-
در مطالعات
اقتصادی، مشاور از روش ساده (Simple Method)
برای پبیشبینی اشتغال استفاده نموده است.
- پیشبینی مشاور برای جمعیت فعال سال افق طرح (85):
جمعیت فعال (هزار نفر)
|
527
|
جمعیت فعال تبریز
|
448
|
جمعیت فعال دیر کانونهای شهری
|
79
|
-
راهکار : افزایش
سهم خدمات و تثبیت سهم صنایع درجذب شاغلین.
-
نحوه کار: صنایع
کاربر در کانونهای شهری کوچک مستقر شده و صنایع ارزبر و با تکنولوژی بالا کماکان
درتبریز توسعه یابد.
-
جدول شاغلین بخش
خدمات و صنایع و سهم هر کدام:
|
1365
|
1385
|
شاغلین بخش خدمات (هزار نفر)
|
122
|
333
|
شاغلین بخش صنعت
|
81
|
188
|
سهم بخش خدمات (درصد)
|
5/53
|
2/63
|
سهم بخش صنعت
|
6/35
|
6/35
|
- تحلیل و نقد
مطالعات اقتصادی و اشتغال :
اشکالاتی که میتواند
بر مطالعات اقتصادی و اشتغال وارد باشد عبارتند از :
1- براساس اینکه پیشبینیهای جمعیتی صحیح نبوده، پیش بینیهای
مربوط به اشتغال نیز نمیتواند صحیح باشد و آمار موجود نیز نشانگر اختلاف
ارقام پیشبینی شده وموجود است.
2- نرخ بیکاری براساس آمارهایی علام شده که خود جای بحث دارد.
امار بیکاری برطبق برخی معیارها منتشرشده است. مثلاً نرخ بیکاری نشانگر افرادی است
که کاملاً بیکار میباشند و مشاغل کاذب جزء بیکاری محسوب نگشته است. بنابراین نرخ
واقعی بیکاری افزونتر است.
3- نبود مطالعه دقیق اقتصادی و نبود آمار و ارقام معتبر و
مستند.
4- عدم وجود مهارت کافی مشاور برای تحلیل اقتصادی کارآمد.
5- عدم توجه به کشاورزی و نادیده گرفتن نقش فعالیت بخش
کشاورزی در جذب نیروی کار روستایی و جلوگیری از مهاجرت.
6- در مطالعه مشاور اثری از مطالعات پایه اقتصادی (economic
base study) و همچنین تحلیل داده و ستانده (Input
and output analysis) دیده نمی شود.
7- مطالعات اقتصادی تبریز فاقد بررسیهای مربوط به درآمد،
مزد، ارزش اضافی و ... برای بخشهای مختلف اقتصادی است و فقط مطالعات مربوط به
اشتغال صورت گرفته است.
3- مطالعات
کاربری زمین:
- جدول توزیع
سطوح اصلی شهر:
سطح کل قابل توسعه یکپارچه شهر (هکتار)
|
000/38
|
سطح غیر مفید
|
500/15
|
سطح مفید
|
500/22
|
ظرفیت حجمپذیری نهایی جمعیت (نفر)
|
000/200/2
|
تراکم ناخاص جمعیت در کل محدوده قابل
گسترش
|
57
|
تراکم ناخالص در سطوح مفید
|
98
|
سطح کل شهر در افق برنامه (سال 85)
|
000/34
|
تراکم ناخالص در این محدوده (نفر بر
هکتار)
|
50
|
- اهداف چگونگی توزیع سطوح شهری :
1- کاهش نسبی سطح سرانه در
کالبد کنونی بر پایه الگوی مصرف مسکن و میل آن به رقم m2 40
2- حرکت به سوی الگوی مصرف
مسکن با اعمال سرانه m2 35 در سطوح توسعه.
3- حداکثر جمعیتپذیری
کالبد کنونی شهر با برنامه رفع کمبودهای خدماتی و شبکه معابر به میزان 1/1 میلیون
نفر.
4- جمعیت پخش شده در بخشهای
توسعه 000/600 نفر.
5- سطح کل خالص مسکونی در
کالبد کنونی و توسعه آتی 500/6 هکتار.
6- سطوح کل خدماتی
750/3 هکتار.
7- سطح کل معابر 100/4
هکتار.
8- سطوح خدماتی عمده
مثل ورزشگاه، بیمارستان و آموزش عالی و ... حدود 150/3 هکتار.
- جدول سطوح برخی کاربریها و کمبود
آنها:
سطح کنونی مراکز آموزشی (هکتار)
|
سطح مورد نیاز در افق طرح (85)
|
کمبود
|
132
|
355
|
223
|
سطح کنونی فضای سبز
|
|
|
127
|
510
|
383
|
سطح کنونی ورزشگاه و تفریحی
|
|
|
58
|
332
|
274
|
سطح کنونی فضای بهداشتی
|
|
|
54
|
317
|
263
|
سطح کنونی اداری و انتظامی
|
|
|
159
|
300
|
141
|
سطح کنونی فرهنگی
|
|
|
ـــــــ
|
68
|
ـــــــ
|
- برنامه تنظیم شده برای مرکز سنتی ـ تاریخی شهر
(مرکز شهر) :
مرکز شهر با سطحی معادل 2
درصد سطوح کل شهر، نزدیک به 22 درصد خرده فروشیهای شهر را در خود جای داده است که
منطقی نیست.
در نتیجه اهداف زیر برای مرکز شهر پیشنهاد شده است:
1- مرکز شهر فاقد ظرفیت ایجاد کاربریهای عمومی جدید بوده و
باید از بسیاری از کاربریهای مزاحم کنونی پالوده شود.
2- مرکز کونی شهر دیگر نمیتواند به تنهایی بار تمامی شهر را
بر دوش بکشد و برای ادامه حیات خود محتاج ایجاد مراکز شهری جدید است.
3- مرکز شهر نه تنها فاقد ظرفیت افزایش تراکم است بلکه لازم
است رفته رفته و به شکلی معقول و منطقی از تراکمهای موجود آن کاسته شود.
- راهکارهای ارائه شده برای مشکلات کابری مرکز شهر:
1- ممنوعیت افزایش تراکم ساختمانی و ایجاد کاربریهای پر
مراجعهکننده من جمله تجاری جدید.
2- ایجاد مرکز شهر جدید در منطقه باغشمال و انتقال پادگان
نظامی به خارج شهر.
3- تقسیمبندی به مناطق مستقل 9 گانه اداری ـ تجاری و خدماتی
برپایه جمعیت هر منطقه.
4- تقسیم هر منطقه به 3 تا 5 ناحیه و ایجاد مراکز ناحیهای.
5- تقسیم هر ناحیه به محلات با جعیت ده هزار نفر و ایجاد
مراکز محلهای برای کاهش سفرهای روزمره.
6- سازماندهی سلسله مراتب شبکههای ارتباطی براساس تقسیمبندی
منطقهای شهر.
7- اجتناب از رأس هرم بودن تراکم ساختمانی و جمعیت در مرکز
شهر و تعدیل آن به نواحی دیگر.
نتیجه:
کاهش محوریت و مرکزیت مرکز کنونی شهر و تعدیل تراکم
ساختمانی و جمعیتی در مراکز جدید دیگر که مرکز محله و ناحیه می باشند.
- تحلیل سمت توسعه مطلوب شهر تبریز از سوی مشاور عرصه
در طرح (برنامه) جامع :
1- توسعه درونشهر منتفی است. چرا که برای شهری مثل تبریز با
وضعیت توپوگرافیک خاص و استقرار صنایع بلافصل در مجاور آن، حداکثر تراکم ناخالص
جمعیت 100 نفر در هکتار است.
2- سمت شمال بدلیل وجود کوههای بلند عونبنعلی غیرقابل توسعه
است.
3- سمت شرق بدلیل پیچیدگی توپوگرافی فاقد نقش تعیین کننده
برای توسعه است.
4- سمت جنوب توسط دامنه ارتفاعات محدود بوده و دارای شیب منفی
است و قابل توسعه نیست. ولی میتوان آنرا برای کاربریهای کلان مثل ورزشگاه، آموزش
عالی و ... بکار برد.
5- سمت غرب توسط صنایع بزرگ اشغال شده و بدلیل سمت بادهای
غالب قابل توسعه نیست.
6- توسعه در سمت جنوبغربی چون فاصله شهر جدید سهند را تا شهر
کمتر کرده و یکپارچگی آنرا با شهر تبریز تسریع میکند مناسب توسعه نیست.
7- سمت شمالغربی به دلیل دارابودن اراضی با شیب مناسب و رو
به آفتاب اصلی ترین سمت توسعه شهر است.
8- سمت جنوبشرقی اراضی تقریباً مسطح تا باسمنج از جمله نواحی
دیگر قابل توسعه است که تصمیمگیری برای توسعه در این بخش بر راستای احیاء جاده
تاریخی ابریشم میباشد و تصمیمگیری در مورد آن به سال 81 موکول گردیده است.
(منطقه 8 که هماکنون از طرح حذف شده است.)
- نقد و بررسی الگوی توسعه و پخشایش کاربریها
در شهر تبریز :
الف) منطقه شمال غرب جهت توسعه بهینه در نظر گرفته
شده که دارای اشکالات زیر میباشد:
1- عبور گسل شمالی تبریز از منطقه و نبود امنیت سازهای.
2- نزدیکی به فرودگاه تبریز و وجود آلودگی هوا و آلودگی صوتی.
3- تعلق این اراضی به شهرستان شبستر از لحاظ حقوقی و تقسیمات
کشوری.
4- بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی در این منطقه (نزدیک به
دریا)
5- عدم وجود انگیزه در مردم و تعاونیها و ادارات برای اسکان
در این منطقه.
ب) در برنامه جامع هیچگونه تحلیل و بررسی در مورد
سمت شمال شرقی صورت نگرفته است. این منطقه با نام آرپادرهسی شناخته شده و از سوی
شهرداری تحت عنوان شهرک خاوران در حدود هزار هکتار آمادهسازی شده است.
ج) در برنامه مسئله توسعه درونشهر منتفی اعلام شده
ولی شهر دارای فضاهای خالی و فرسوده فراوران بوده که قابل توسعه است.
د) به دلیل حذف منطقه 8 (باسمنج) از سوی شورای عالی
معماری و شهرسازی یک سمت پیشنهادی از سوی برنامه عملاً کنار گذارده شده است.
هـ) در مطالعات کاربری زمین توجهی به جنبه فرا دو
بعدی شهر نشده و فقط به لکهگذاری و جنبه دو بعدی توجه شده است.
ز) به علت عدم صحت مطالعات جمعیتی، مطالعات کاربری
اراضی نیز تا حدودی نادرست خواهد بود چرا که حدود توسعه شهر برای جمعیت پیش بینی
شده توسط مشاور درنظرگرفته شده حال آنکه جمعیت واقعی کمتر ازحد پیشبینی شده بوده
ودر نتیجه نیازمندسرانهوتراکم متفاوتی خواهند بود.
همانگونه که ذکر شد یکی از اشکالات عمده طرح جامع در
قسمت کاربری زمین، عدم توجه به جنبه فرا دو بعدی شهر بوده است. در این قسمت تنها
به جنبه لکهگذاری کاربریها روی نقشه عمومی شهر اکتفا شده و از نظر کالبدی و
ارتفاع هیچگونه تحلیلی به عمل نیامده است.
حال آنکه یکی از مهمترین جنبههای شهر، جنبه ارتفاع و
خط آسمان آن می باشد که رابطه مستقیم با دید بیننده دارد و کلاً رابطه شهر با
شهروندان در همین بعد خلاصه میشود. بهتر بود که لکهگذاریها به صورت سه بعدی با
در نظر گرفتن ارتفاع و حجم نیز نشان داده میشد تا رابطه بین کاربریهای مختلف در
فضا نیز مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در طرح به مفهوم سیمای شهر و منظر شهر توجهی
نشده است.
از نظر پیشنهاد تراکم نیز برنامه دارای اشکال است.
مشاور از سویی مسئله تراکم بالا را در محدوده مرکز فعلی شهر منتفی دانسته و از سوی
دیگر در پیشنهادهای مربوط به تراکم، در محدوده مرکز فعلی شهر تراکم زیاد پیشنهاد
نموده است. با توجه به امکانات بسیار ضعیف موجود از نظر دسترسی و خیابانبندی،
مرکز فعلی شهر نمیتواند پاسخگوی تراکم زیاد باشد. چرا که تأسیسات شهری و منجمله
خیابانها پاسخگوی آن نخواهد بود و بهتر است تراکمهای زیاد به نقاط جدید و دور از
مرکز فعلی شهر منتقل شوند.
نتیجه :
با توجه به اشکالات طرح کاربری اراضی، منطقه امند
عملاً فاقد ارزش توسعه بوده و بنابراین طرح توسعه شهر تا حدود زیادی عملی نشده
است.
4- مطالعات ترافیک:
در بخش کاربری زمین، مشاور مطرح نموده که شهر تبریز
دارای مشکلات عدیده ترافیکی است و به خصوص مشکل نبود سلسله مراتب دسترسی در شهر
مشهود است. همچنین بحث شده که مرکز شهر از نظر ترافیک دارای مشکل فراوان است.
پیشنهادات مشاور این بوده تا شهر به مناطق و ناحیههای
جداگانه تقسیم شود و هر ناحیه دارای دسترسیهای خاص خود باشد و در نتیجه سلسله
مراتبی از نظر دسترسیها در شهر ایجاد شود.
- مشکلات مطالعات ترافیک :
1- درطرح مشاور، صحبت از سلسله مراتب دسترسی شده که از طریق
تقسیمبندی شهر به نواحی مستقل صورت میگیرد که پیشنهاد به جایی است. اما در همین
طرح هیچ راهکاری برای این مسئله به خصوص در مورد ارتباط سریع نواحی با یکدیگر
ارائه نشده و فقط سلسله مراتب داخل نواحی پیشنهاد شده است.
2- مسئله حل ترافیک در داخل محدوده مرکز فعلی شهر (مرکز
تاریخی) روشن نشده و بنابراین، این بخش مهم شهر عملاً دارای مشکل ترافیک باقی
خواهد ماند.
3- در مسئله ترافیک سریع شهر فقط به کنار گذر جنوبی شهر اشاره
شده که راه ارتباطی سریع شرقی ـ غربی شهر میباشد. حال آنکه این کمربندی برای شهر
کافی نبوده و ضمناً مسئله کمربندی و راه سریع شمال ـ جنوبی شهر بدون پاسخ باقی مانده است.
- جدول کلی اشکالات مطالعاتی برنامه جامع
تبریز:
|
مطالعات جمعیتی
|
اقتصادی
|
کاربری زمین
|
کمبود مهارت
|
?
|
?
|
|
سهلانگاری
|
|
|
?
|
فقدان آمار صحیح
|
?
|
?
|
|
ناآشنایی با منطقه
|
|
|
?
|
? کمبود مهارت و
فقدان آمار صحیح باعث شده تا مطالعات جمعیتی نادرست باشد . چرا که پیشبینی جمعیتی
به نحو دقیق انجام نشده و آمار موجود نیز صحیح نبوده است.
? کمبود مهارت و
فقدان آمار صحیح، باعث شده که مطالعات اقتصادی به تبع مطالعات جمعیتی صحیح نباشد.
? سهلانگاری و
ناآشنایی مشاور با منطقه (غیر بومی بودن مشاور) باعث شده که شناخت دقیقی از منطقه
وجود نداشته و بنابراین پیشنهادات و تحلیلها صحیح نباشد.